اولین شلیک p1🍇💜

از زبان ا/ت: بیدار شدم، ساعت 6 بود. رفتم یه دوش گرفتم و بعد نیم ساعت صبحونه خوردن و حاضر شدن،کلیدامو برداشتم و رفتم بیرون. رفتم خونه جنی تا با هم بریم خرید. بعد اینکه کلی چیزای کیوت گرفتیم با هم خداحافظی کردیم و راه افتادم سمت خونه. خیلی شور و شوق فردا رو داشتم. قرار بود برم کنسرت بی تی اس. رفت خونه دیر وقت بید، تا میخواست خوابم بگیره، یهو شور و شوق فردا منو میگرفت. به سختی گرفتم خوابیدم(هعییی... حق دارهᥬ😐᭄ ) فردا بیدار شدم و.. (عکس اتاق ا/ت👆)

یه جیغی از رو خوشحالی کشیدم. بعد سریع یه چیزی خوردم و رفتم حموم(😂دوس داره پاکیزه باشه) بعد اومدم و لباسای کیوتی که دیروز با جنی خریده بودم رو پوشیدم. و یه میکاپ کیوت کردم(عکس لباس ا/ت 👆) بدو بدو رفتم سوار ماشین جنی شدم(اومده بود دنبالش) رفتیم بلیط و آرمی بمب چیزای کیوت خریدیم و رفتیم تو سالن ردیف اول نشستیم(خرشانسسسسس)

اجرا خیلی خوب بود. (معلومه که خوبه دیه😐) وقتی داشتیم بیرون میومدیم فنا میخواستن دور اعضا جمع بشن ولی بادیگاردا اجازه نمیدادن و پشت سرشون میومدن. که از دور یه پسری رو دیدم که پشتش یه چیزی بود وقتی دقت کردم دیدم...

تموم شد. 💃💃 کرم دارم کرمممم. لایک و کامنت یادتون نره💙💜

اگه کامنتا و لایکا زیاد باشه پارت بعدیو میزارم

بای بای🥑💚