که ناگهان با هفت جفت چشم متعجب و کنجکاو روبهرو شدم😶 اونا توی اتاق پشتی بودن من چطور نفهمیدم 😥.. حالا.. حالا باید چیکار کنم🤐
از طرفی خوشحال بودم که بالاخره تونستم بی تی اسو ببینم و از طرفی نگران بودم که اونا ب همه بگن و من شغلمو از دست بدم🥺.. به آرومی چادرمو در آوردم و با لبخند مصنوعی بهشون نزدیک شدم و گفتم:اوه بی تی اس؟؟ من واقعا از دیدن شما خوشحالم😁من سه ساله آرمیم و آرزو داشتم شمارو ببینم.. بعد با خنده گفتم:میتونم ازتون امضا بگیرم.؟😀جیهوپ گفت: تو.. تو مسلمونی😶
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
8 لایک
With you و fake Love 😙💖