رمان بی تی اس و بلک پینک پارت ۲

جنی : لیسا واسه ی من یه آژانس بگیر ماشینم کارواشه لیسا: باشه الان میگرم ۲۰ دقیقه بعد تهیوگ : سلام جنی جنی : سلام تهیوگ تهیوگ: چی میخوری ؟ جنی: من چیزی نمیخورم اگه میشه کارتو زود تر بگو تهیوگ: اممممم جنی مننننن تورووووو دوستتتت دارممممم جنی: منظور؟ تهیوگ: من تورو دوست دارم❤ جنی: تهیوگ من به یکی دیگه علاقه دارم و متاسفانه نمیتونم قبول کنم تهیوگ : باشه ولی من همیشه منتظرت میمونم ۲ ساعت بعد جیمین: بچه ها تهیوگ بر نگشته نگرانشم وی: حتما با جنی بیرونن جیمین: اون ۳ ساعت پیش رفته ! جین: راستش منم دارم نگرانش میشم

جین: بهتره بهش زنگ بزنیم جیمین : من ۱۰۰ بار بهش زنگ زدم خاموشه شوگا: بهتره زنگ بزنیم جنی

وی: من زنگ میزنم جنی: الو وی: سلام جنی جنی: سلام وی امممم کاری داشتی؟ وی: راستش تهیوگ گفته بود که با تو قرار داره ولی خیلی وقته نمیومده خونه

جنی: من نظرمو به تهیوگ گفتم اگه الان نیومده خونه من مقصر نیستم وی: آره میدونم ولی ازش خبری نداری؟ جنی: نه من باید برم وی: الووو الوووو

جیمین: چی شد؟! وی: قطع کرد حتما جوابش منفی بوده جیمین : حالا چکار کنیم جین: عهههه تهیوگ اومد

لطفا لایک کنید عشقا