#بجنگ_برای_ارزوت❤(پارت6)

تهیونگ گفت : اره بزار بیایم داخل که جیمین یهو .....

جیمین یهو درو باز کرد که باعث شد جانگ کوک و تهیونگ تعجب کنن چون جیمین اشک تو چشاش جمع شده بود و باعث شد جانگ کوک و تهیونگ نگران بشن امدن داخل اتاق جیمین و گفتن چی شده چرا داری گریه میکنی؟؟ جیمین گفت : بچه ها فکر کنم عاشق شدم جانگ کوک و تهیونگ با تعجب گفتن : عاشق شدی عاشق کی شدی ها؟؟! جیمین گفت : همون میکاپر جدیدمون که تازه وارده تهیونگ گفت : واقعا عاشق شدی از تو بعید بود

جانگ کوک گفت : یعنی عاشق یکی به جز من شدی ؟؟!(با حالت ناراحت و کیوت ) جیمین کفت : نه تو تکی ولی انگاری عاشق یه دختر شدم جانگ کوک گفت : مگه عاشق یه دختر شدن چجوریه ؟؟ جیمین گفت: نمیدونم خودمم وقتی میبینمش قلبم تند میزنه وقتی ناراحت بشه ناراحت میشم دوس دارم همیشه کنارش باشم و ازش مراقبت کنم تا صدمه نبینه ولی احساس میکنم یه چیزی رو داره از من پنهان میکنه یعنی از ههمون جانگ کوک و تهیونگ با تعجب گفتن : چیو ؟؟!

جیمین گفت: منم نمیدونم ولی باید هر جوری شده بفهمم تهیونگ گفت : پسر همین چند دقیقه پیش اب قوره گرفته بودی واسه چی مگه عاشق شدن ایرادی داره ؟؟! جیمین گفت : وقتی بهش فکر میکنم هر جوری باشه نمیتونیم با هم رابطه داشته باشیم بخواتر اینکه منیجرمون و مدیر کمپانیمون اجازه نمیده که با کسی رابطه داشته باشیم بعد اون یه میکاپره من یه آیدل عمرا بزارن باهم قرار بزاریم بعد نمیدونم که اون اصلا منو دوست داره یانه منم که اصلا بهش اعتراف کنردم تهیونگ ک جانگ کوک تو فکر رفتن که یهو ••••

لطفااا حمایت کنید 🙏🙏🙏🙏 امیدوارم خوشتون اومده باشه پارت بعد رو میزارم فقط یه لطفی کن لایک و فالو کن مرسییییی😘😘😘🥰🥰😍😍😍

بایی🥰😍 حمایت یادتون نره 🥰😍❤❤