
گایز از پارت۶ جالب میشه.....
از دید تهیونگ)*" خیلی نگران ا.تبودم خودم رفتم بیمارستان رفتم دم اتاقش که دیدم کوک به زور داره ا.ت رو میبوسه و ا.ت هم داره تقلا میکنه سریع دویدم تو اتاق و از هم جداشون کردم تهیونگ:چه غلطی میکنی ا.ت:تهیونگااااا هق.....هق... تهیونگ :ا.ت حالت خوبه؟؟؟؟ ا.ت:ت...تهیونگا...خ...خوبم تهیونگ همین الان سریع از اینجا میبرمت کوک:با اجازه کی اون مال منه تهیونگ:چی میگی؟....فکر کنم حالت خوب نی چون گفتم اون مال منه عشق منه اینم نمیدونی بدون ما قراره به زودی ازدواج کنیم دیگه این دور و برا پیدات نشه هیونگ ا.ت:ه...ها؟چ... ۲ ساعت بعد خونه ا.ت)*" ا.ت:چرا اینجوری گفتی ما حتی دوست پسر دوست دخترم نیستیم ازدواج چی میگی حالت خوبه؟ چطور به بابام بگم حالا جونگ کوکم داره اذیتم میکنه چه غلطی بکم؟؟؟😡
تهیونگ:خب یه مدت الکی باهم ازدواج میکنیم و بعدش دعوا میکنیم و از هم جدا میشیم..... ا.ت:انقدر برات اسونه من نمیتونم..... تهیونگ:۱ روز وقت داری فکر کنی اگر جوابت مثبت بود صبح روی میزم یه دستمال قرمز بزار ا.ت:اما... تهیونگ:اما و اگر نداره.... ا.ت:اراسو 😒 صبح روز بعد)*" ا.ت:حالا که فکرش رو میکنم برای اینکه از دست کوک راحت بشم بهتره این کارو انجام بدم به هر حال که ما از هم جدا میشیم به ریسکش می ارزه دستمال قرمز رو برداشتم و گذاشتم تو کیفم و رفتم با راننده مدرسه وارد کلاس شدم و دستمال قرمز رو گذاشتم رو میز تهیونگ ۵دقیقه بعد تهیونگ اومد و دستمال و دیو و چشماش از خوشحالی برق زد......
ظهر)*" تهیونگ:ا.ت..ا.ت ا.ت:ام..تهیونگااا تهیونگ :مرسی که قبول کردی ا.ت:عیبی نداره به هر حال این که یه ازدواج واقعی نیست لبخندش محو شد و گفت:آره راست میگی خب کی باید بیام با بابات صحبت کنم... ا.ت:اممممم....نمیدونم تهیونگ میخوای یه یه هفته دیگه بیام بیا تو این یه هفته تمرین کنیم فردا بیا کافه سانشاین ا.ت:اوکی فردا)*" ا.ت:خب.... تهیونگ :اگه آزمون پرسیدن کی عاشقت شدم چی بگم؟ ا.ت)بگو اولین باری که تو مدرسه دیدیم تهیونگ:اوکی... ۱ ساعت بعد)*" تهیونگ: خب ا.ت ا.ت:تهیونگا من کار دارم تو منو برسون خونه بعد برو تهیونگ:اوکی بریم ا.ت:بریم
خونه)*" اوپاااااا من اومدم جین:اوه ا.تتت ا.ت:اوپاا این دوستپسرمه جین:تهیونگگگ!!!!! تهیونگ:یا هیونگگگگ ا.ت:شما همو میشناسید؟؟؟ جین:آره خیلی وقته جین:خوب دل خواهر مارو بردی تهیونگ:نه نه، اون دل منو برد ا.ت:نمیدونم چرا سرخ شدم و قلبم تند زد تهیونگ:عشقم میشه یه لیوان آب بدی ؟؟؟ ا.ت:باشه عشقم جین:اوووووووه چه دل و قلوه ای میدین نمیگین من سینگلم؟؟یاع یاع یاع ا.ت و تهیونگ:😂😂😂😂 ا.ت:رفتم تو اتاقم که دیدم کیفم رو بیرون جا گذاشتم تهیونگااااا تهیونگ:جانم ا.ت:میشه کیفم رو بیاری تهیونگ: باشه عزیزم
ازدید تهیونگ)*".همین که رفتم تو اتاق ۲ قدم برداشتم پام به طناب ا.ت گیر کرد و ......بقیش نتیجه😁
اسلاید اضافه💔
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
اراسو ینی چی
یا ابرفضل مادر میزارم کلاسم تموم بشه میزار به جون خودم میزار😂💔
الا لایک جم موکونممم
لینزی-
کامنتات نمیادد؟
اگاتااااا بیا دیییگههههه
لینزی لایک میخواد بیا لایک کنیم
... اگاتا
باش
لینزی-
پارتتت بعددددلطفااااااااا
.... اگاتا
لینزیییییی اسمتووو پایین کامنتات بزنننننننن
،..... اگاتا
😐✌منننن یه لینزی امممم ارزو دارم ز......ن نامجون شم هییی
از چای داریم تا گز و باقلوا کوفته میخوام(-یه اهنگس خعلی باحاله)