خب این از ادامه داستان که اخریشم هست😅
دست پاچه شده بودم ولی انگار هنوز امادگی نداشتم🤭😟
ادرین مهربانانه بهم نگاه می کرد و نمیخواستم دلشو بشکنم😔
ولی. مجبور بودمو گفتم نه ادرین گفت. ولی. ولی. چرا❗❗❗ منم گفتم ام من. من. خب. و ادرین گفت میدونم هنوز
وقت مناسبی نیست و رفت😔😟😓
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
0 لایک
عالی بود فقط واقعا آدرین مرد؟🤔😍
ببخشید قصد توهین ندارم فقط لطفاً بعدی رو آنقدر بد و ببخشید مسخره تموم نکن
بازم ببخشید 🙂
😂😂😂 آدرین مرد مراسم کیه من بیام؟😂😂
😂😂
افتضاح داستان خیلی بدی بود🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮
عالز بود، زودتر پارت بعدی رو بزار 💙🤘💙😘😎
عزیزم. آدرین مرد و تمام دیگه ادامه نداره 😑😑😑😓😓😓
این چه داستانی بود🥴😣😤😒😫😬مرینت ادرین باید بهم میرسیدن واقعا بد بود
خیلی مسخره تمومش کردی
اخرش مسخره شد
واقعا که .حالم به هم خورد . این چطور داستانی بود 😠😠😠آخرش آدیرن مرد و تما ؟؟؟؟؟؟؟ واقعا متاسفم 😑😑😑