رقابتی از جنس عشق ۲۰

#نیلو امروز قرار بود برم پیش رهام واییییی😍😍😍چه قدر ذوق دارم حالا چی بپوشم؟؟؟؟☹️☹️☹️☹️☹️☹️☹️☹️☹️واییییی حواسم به این سوالذمهم نبود رفدم سر کمد همه لباسارو کشیدم بیرون اوم حالا کدومو بپوشم؟؟؟؟؟؟؟بعد از تعویض صد دست لباس بالاخره با یدونش اوکی شدم تیپ سفید و لیمویی زدم رفدم جلچ اینه اوف چه ژیگری شدم😍😍😍😍😍😍😍😍😍اووومممم ارایشششش چه کنم؟؟؟ریمللللللل✌️ رژژژژ✌️ رژژژژ گونه✌️بسع دیع😂 یه رژ صورتی پررنگ خوشرنگ زدم با رژ گونه همرنگش ولی خیلی کم ریمل هم زدم وای خوشگل شدماااا😍موهامو بردم بالا سرم و با کلیپس بستم و جلوشو ریختم بیرون دوباره نگاهی تو اینه به خودم کردم اوم عالی شدم کیف سفیدمو برداشتم و رفدم تو سالن با همه خداحافظی کردم ولی نگفدم کجا میخوام برم😂😀 اومدم بیرون کفشای اسپرت سفیدمو. پوشیدم و رفدم پایین سوار تاکسی شدم و رفتم به سمت مقصد مورد نظر✌️

سچار تاکسی شدم و به سمت مقصد حرکت کردم مسیر طولانی بود. حوصلم سر میرفت گوشیمو در اوردم هنزفری گذاشدم توی گوشم و اهنگ قایق کاغذی پازل بند گوش دادم چشمای تو نمیخنده.. میترسم از اینده میترسم من از این حرفا عشق من و تو میدونم به مو بنده میدونم دارهدیر میشه اون بیرون پره بارونه کی دردمو میدونه دستامون که جداباشن جز خاطره های کشنده چی میمونه بری قلبم گوشه گیر میشه یه روزی میریوو میدونم تون روز نزدیکهه دل بزرگم ازت پره زخمای کوچیکه دارم عادت میکنم به این اشکای پنهونی داری به زور گذشته ها عاشق من میمونی اخه نگاه تو مث ادم عاشق نیس کسی که حرفی نداره اون ادم سابق نیس قایق کاغذی من گرچه نشسته به گل برو ولی بی جواب نمیمونه شکستن دل داخل موزیک غرق شده بودم و نفهمیدم برای بار چندم دوباره از اول پلی شد ولی با صدای رسیدیم راننده تاکسی به خودم اومدم کرایه رو حساب کردم و پیاده شدم یه اپارتمان بود نمیدونستم رهام توی اصفهان خونه داره😐 رفدم زنگو زدم و منتظر شدم استرس داشتم و از زور استرس دسته گلی که خریده بودمو فشار میدادم +بفرمایید تو نفسم تو سینه حبس شد سعی کردم به خودم مسلط باشم و استرس کنار بزارم اروم درو باز کردم و رفتم تو سوار اسانسور شدم رفتم طبقه دوم دوباره تو اینه اسانسور نگاهی به خودم انداختم خداروشکر همه چی خوب بود از اسانسور اومدم بیرون و دیدم دم در واحد ایستاده +سلام رها جان خوبی؟ _سلام مرسی تو خوبی؟ وای خدایا دستام یخ کرده بود اخه چرا این قدر استرس دارم

+مرسی منم خوبم خوش اومدی بیا تو. و از جلوی ر کنار رفت. تا برم داخل خ‌ونه کوچیکی بود ولی خوشگل بود گیج این طرف و اون طرف نگا میکردم که با صدای رهام به خودم اومدم _بفرما راحت باش بیا بشین شروع کنیم +باشه رفدم نشستم رهام هم رفت دوتا گیتار اورد اماده زدن شدیم _خوب چی بزنیم نیلو بانو +اووووم....اهنگ قایق کاغذی بدجوری این اهنگ به دلم نشسته بود شروع کردیم له زدن و خوندن نمیدونم چندتا اهنگ خوردیم ولی دیگه حس کردم دستم بی حس شده نگاهی به ساعت کردم واااااای😱 چهار ساعته داریم گیتار میزنیم😐

_اووووو چه قدر گیتار زدیم 😐😐😐 رهام اینو گفت و خودشو پهن کرد رو مبل _اخیششششش دارم میمیرم از خستگی +اوم.مم چیزه من برم دیگه سریع پاشد نشست _کجاااا کجاااااا +برم دیگه گیتارزدنمون هم تموم شد _خوب یکم صب کن حرف بزنیم باهم این قدر کنار من بودن ازاردهندس برات☹️ با حرفی که زد حس کردم قلبم اتیشگرف اون فک میکرد بواسه من ازار دهندس ؟؟نمیدونس من عاشقشم☹️ +نه نه اصلا اینطور نیس کنار تو به من خوش میگذره _پس یکم دیگه بمون😶 +چشم _خوب چه کنیم؟ +حرف بزنیم _باشه +راستی من نمیدونستم تو اصفهان خونه داری _نه ندارم اینجا مال من نیس خونه دوستمه رفده سفر ازش اجازه گرفدم ما امروزو بیایم اینجا +اهان _یس _میگم که نیلو خانوم میشه یه سوال شخصی بپرسم +بله راحت باشین _شما از نازی بزرگترین یا کوچیکتر؟ +نه من ازش بزرگترم _خوب نازی داره ازدواج میکنه با اینکه کوچیکتره شما چی؟همسر یا نامزد ندارید؟ +اوم نه خوب یعنی میدونین فرصتش پیش نیومده با هیچکدوم از خواستگارامم اوکی نشدم _اها +بله یه ساعت دیگه هم پیش رهام موندم و کلی حرف زدیم بعد از اون باهاش خودافصی کردم و برگشتم خونه

در کل روز خوبی بود خوش گذشت رفدم داخل خونه بعد از سلام و احوالپرسی ‌‌خوردن شام رفدم تو اتاقم گوشیمو برداشتم و پریدم رو تخت چرخی تو گوشی زدم و وقتی مطمین شدم هیچ خبری نیس گوشی کنار گذاشدم تا بخوابم با فکر امروز و حرفایی که با رهام زدیم و گیتار زدنمون لبخندی رو لبم شکل گرفت 😍 این قدر فکر کردم به امروز و رهام که خوابم برد

پایان این پارت منتظر پارت بعد باشد رمان اخراشه✌️ فالو =فالو لایک و کامنت هم فراموشتون نشه😉 دوستون دارم خودافص👋❤️