بی خیال اینکه فردا کریسمس هست روی میزش نشسته بود و چایی میخورد.اهمیت نداشت فردا چه روزیه.ازش متنفر بود....متنفر. ناگهان در اتاقش به صدا درامد
_ادرین؟داداشی.
''بیا تو فیلیکس
_میدونی ساعت چنده؟
"نه چنده؟
_ساعت ۲ شبه.نمیخوابی؟
"چرا میخوابم.
_باشه.هرجور مایلی.خواستم بگم اگه نمیخوابی بیا پایین با منو و ادرینا فیلم ترسناک ببین.
"نمیخوام.خودتون ببینید.
_خیلی خب باشه خشک.
"شب بخیر
_شب خوش
و در اتاق رو میبنده
"هوفففف.خیلی روی م.خ.ن. یه شب از ترس میان پیش من میخوابن یه شب برای مسخره بازی با بالش هنو میزنن.اینا هنوز بچن.
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
25 لایک
چرا بعدی رو منتشر نمیکنی
عالیییی ، و منی که دیدم ۴ ماه پیش گذاشتی و فقط یه پارت ش هست •_•
خواهش میکنم پارت بعدی رو بزار خعلی خب بودددددد^_^
عالی بود من مطمئنم که مثل عشق به سبک کنکوری عالی در میاد 😍😘🥰❤💞💓❤❤😍🥰😘🤩🤩🤩
راستی اجی من میشه🥺🥺😊
مرسی
اره عزیزم چرا که نه
پری سیمام و ۱۲ سالمه
عالییییییییی❤
عالی بود😍
مرسی
عالیییی
مرسیی
به به یه داستان خفن دیگه😃
عالی بود اجی جونم توی این یکیم مطمئنم موفق میشی❤
مرسییییی اجو
عالی بود
پارت بعدی رو حتما زود بزار
راستی داستان جدیده؟
ممنون
اره
اجی داستان جدیده ؟ عالییییییییییییییییییییییی بوددددددددددددددد
اره اجی.مرسییییییییی
به تظرت مثل عشق به سبک کنکوری خوب هست؟اخه اونو باکمک چند تا از دوستام و خواهرم نوشتم ولی اینو تنهایی
عالی
ممنون