آدرین:با مامان و پدر رفتیم توی حیاط و پدر چهره ای پوکر دست هاش را باز کرد و شروع کرد به دویدن یک دور دوید
امیلی:بعد یک دور گفتم وایسا گابریل:راضی شدی که اینکار را نکنم آره😄
امیلی:نه لطفا لبخند بزن و اینقدر پوکر نباش
گا:آه.. باشه این خوبه
امیلی:عالی حالا بدو
آ:پدر بعد از ۱۰ بار دور حیاط دویدن خسته شد و اومد سمت من و مامان
گ:خب خوب شد
ا:عزیزم چرا اینقدر ناراحتی تو که مشکلی نداشتی حالا خوبه خودت اول پیشنهاد دادی که این مجازات را بنویسیم
گ:اول از همه به خاطر اینکه خسته شدم بعدشم می ترسم دوست های آدرین من را لو بدهند
آ:پدر من به دوستام گفتم اونا این ماجرا را مثل هویتشان مخفی نگه می دارند اگر هم منظورتان مای لیدی منه که اون اگر می خواست شما را لو بدهد شما و مادر را زنده نمی کرد
ا:گابریل آدرین راست میگه اونا کسایی نیستند که تو را لو ب دهند اونا که مثل کلویی نیستند
گ:عشقم منظورت از کلویی چی؟؟؟
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
9 لایک
چرا پارت نمیدی گلم؟ من عاشق رمانتم😍
راستی به تستهای منم سر بزن:
رمان 𝓣𝓱𝓮 𝓼𝓽𝓻𝓪𝓷𝓰𝓮 𝓵𝓲𝓯𝓮
و miraclos ladybug.m
عالی بود...راستی اگر دختری اجی میشی😄
سلام عزیزم من دختر هستم بله آبجیت میشم فقط میشه اسمت را بهم بگی
میسی...من فرنوشا هستم ۱۴ سالمه🤗
عالیه😍😍من عاشق رملنتم
اولین لایک و اولین نتیجه و اولین بازدید کننده ⚡✨🤑
دنبالت کردم دنبالم کن کیوتی
دنبالت کردم