
مرینت:که یهو صدای بووووووم آمد تبدیل شدم رفتم دیدم که هاکماثو مایورا کلی شرور و سنتی ماستر درست کرده اند سریع رفتم گفتم:تیکی اسپاتس آف بدو بدو رفتم سمت پایگاه و همه ی معجزه گر ها را برداشتم و رفتم به کشتی لوکا شون اینا که دیدم همشون اونجا هستند گفتم:سلام بچه ها همه تعجب کردند همه:سلام لیدی باگ اینجا چیکار می کنی؟ لیدی:مثل اینکه خبر ندارید اما خواهید فهمید هر کدومتون معجزه گر اش را بردارد آدرین:پلک کلوز آن لیدی چی شده لیدی:هاکماث و مایورا کلی شرور و سنتی ماستر درست کرده اند کت:پس باید بازم ابرقهرمان بازی کنیم آره مای لیدی✌🏻بچه ها این یه تیکه را کت نوار مثل همیشه که دلبری می کنه حرف میزنه لیدی:کت لطفا مسخره بازی نکن و اینکه بله الان باید کلی بجنگیم
رینا:خب لیدی باگ ما همه آماده ایم لیدی:خب پس بریم 🗣:هاکماث و مایورا بالای برج ایفل بودند سنتی ماستر ها و شرور ها هم پایین برج وایساده بودند کت:خب لیدی نقشه چی؟ لیدی:نقشه...نقشه نمی دونم اصلا نمی دونم کت:حس کردم که انگار لیدی امید و انگیزه ای برای جنگیدن نداره پس برای همین با کمی شوخی گفتم مای لیدی اگر نظر منو بخوای بنظر من...اوم من و شما به هاکماث و مایورا بجنگیم بقیه ابرقهرمان ها هم با شرور ها و سنتی ماستر ها بجنگند
لیدی:کمی بی حوصله بودم که کت پیشنهاد داد واقعا بعضی وقت ها پیشنهاد ها و نقشه هاش خیلی خوبند مثل الان پس گفتم:ممنونم کت خب آماده آید قهرمان ها همه:بله لیدی:پس بزنید بریم کاراپیس:لیدی باگ و کت نوار رفتند بالای برج و منو بقیه هم رفتیم و شروع کردیم به جنگیدن رینا:بچه ها بنظر من اول با سنتی ماستر ها بجنگیم چون راحت تر شکست می خورند و همه مون هجوم آوردیم سمت سنتی ماستر ها لیدی:من داشتم با مایورا می جنگیدم و کت هم با هاکماث در بین این جنگ ها منو کت جاهامون رو عوض کردیم و من با هاکماث و کت با مایورا می جنگیدیم با پیشنهادی که رینا داده بود آنها نصف پیشتر سنتی ماستر ها و نصف شرور ها را شکست دادند میمون شاه:رینا روژ داریم شکست می خوریم چیکار کنیم؟ ریوکا:حق با میمون شاه هست می خوای من از نیرو هام استفاده کنم ؟؟
رینا:نه بچه ها توهم ✌🏻رینا کلی توهم از قهرمان ها به جز لیدی و کت ساخت ) ویسپریا:ممنونم رینا رینا:خواهش حالا بچه ها کمک هم دارید از آنها به خوبی استفاده کنید پسر اسبی:باشه رینا کاراپیس:هوووی رینا چیه؟بانو رینا روژ فهمیدی؟😠 افعی نما:یا خود خدا هاکماث نکشمون کاراپیس می کشمون😰🤪 لیدی:به جای حرف زدن بجنگید
همه:باشه لیدی:آفرین بعد از کلی جنگیدن رینا شون اینا آمدند تا کمکمون کنند من هم یویوم را دور برج ایفل بستم و تا آمدم به بچه ها بگم چیکار کنند هاکماث من را گرفت کت:دیدم که هاکماث لیدی را گرفت و داشت گوشوارش را در می آورد که من دست از جنگیدن با مایورا برداشتم و بچه هاهمان موقع مایورا رو گرفتند و من گفتم پنجه برنده و زدم به هاکماث که لیدی از دست هاکماث آزاد شد و هاکماث به حالت اولش برگشت بچه ها هم معجزه گر مایورا را برداشتند و اون هم به حالت اولش برگشت...
اگر دوست داشتید برای اینکه خستگیم در برود و امید برای ادامه داستان داشته باشم لطفا لایک و کامنت بگذارید بدرود✌🏻
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
من چه ۱ فالور داشته باشم چه ۱۰۰۰۰ تا باز هم داستان را ادامه می دهم اما خب بدون هیچ انرژی شما خودتون درک می کنید وقتی میرید توی تست هایی که میزارید و کلی نظر و لایک خورد انرژی می گیرید پس لطفا کاری کنید که من هم انرژی بگیرم
سلام عزیزان واقعا ناراحت هستم به خاطر اینکه طرف دار خیلی کم دارم لطفا من را به دوستاتون معرفی کنید
عالی بود گلم😆😆😆
میتونی بگی چند قسمته؟
سلام عزیزم فصلی نیست اما فکر کنم تا حدود ۴۰ تا پارت بشود
عالی بود پارت بعدی رو سریعتر بزار 🍃🌸🌸
خوب بود منتظر پارت بعد هستم