10 اسلاید صحیح/غلط توسط: Taehyung انتشار: 3 سال پیش 903 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
هاییییی پارت پنجم اومد
آنچه گذشت: (زیاد چیزی یادم نیست هرچی یادمه مینویسم خودمم آنچه گذشت نیازم😂😐) شما از دست پسرای مزاحم به لطف چی وو فرار کردین چی وو شاهد اومدن تهیونگ دنبال شما بود حرفاتون رو گوش داده . شما با کوک تو مدرسه ناهار خوردین بعد رفتین دور دور تا نصف شب کلی خوش گذشت بعدش رفتیم تو خونه و با چراغ مطالعه روشن و مادربزرگ روبه رو شدین.... این قسمت: ( آشنایی با همه).
«* یک چیزی مادربزرگ خیلی طولانیه م ب میزارم . اوک . م.ب *»
م.ب: به به . بلخره قدم رنجه فرمودید بانو خانم. +😅 سلام مامان جونم. بزار دستت و... م.ب: نکن لوس نشو بگو کجا بودی. کلمه لوس و که گفت یاد کوک افتادم خندیدم. م.ب: پس رفتی ولگردی؟ها؟. +چی؟ نه نه نه! من با دوستام بیرون بودم اوهوم. م.ب:. دوستات؟. + ام خب جودا. نامجو. اوه روم. و... م.ب: بسه بسه . پسرع کیه؟😑. +وا م.ب اون پسره اشناس. بابا هم میشناستش. م.ب: خب برو کاریت ندارم. هوف بازجویی بخیر گذشت. رفتم تو اتاق ذوق مرگ خودمو پرت کردم رو تخت و پتومو محکم فشار دادم. +واییییییی امشب باید تو کتاب رویا نوسته بسه خداا. (کتاب رویا؟ خدا؟ تیمارستان؟ شمارش چنده ببرنش؟) +جیغغغعع . نه نمیتونم بزنم . یهو در باز شد. م.ب: هممم گفتم این دختر مث باباشه الانم خوابیده بچه خوبیه. +وای بیخ گوشم بود ها. ایش آلان وقت اومدنت بود م.ب . وسط عشق و حال من؟. چرااااااا خدا چرا؟(هنو نمیدونین چنده شماره تیمارستان؟ کامنت بدین) +کوک پیام داد خداااااااااااا. جیغم تو خونه پیچید سریع گوشی رو قایم کردم . م.ب: چیشده دختر. +ام . من ؟ این اون اون جورابه. خو . ف..فک کردم همین مارمولکه. اره . م.ب: بخواب بچه توهمه. +وای جوراب جونم ممنونم کمک کردی.💗. (هن؟ چیزی زده؟ شاید مسته؟😐) +واییی جدی پیام داده. پیام ها: بانی🍭🐰: بیب خوابیدی؟. می: نه هنو تو چی ؟. بانی🍭🐰: خوابم نمیاد.😕. می: عه چرا؟. بانی🍭🐰: میخوام تو پیشم باشی😁😊. می: من؟😐 برو کوک بخواب هنوز زوده برو😕.بانی🍭🐰: با دستات با موهای من بازی کنی. هیونگا ببیننت. می: کوک. تو احتمالا خوابت میاد داری هزیون میگی 😐.اصن شب بخیر. بانی🍭🐰: شب بخیر گل زیبای سر سبد من. می: وات ؟.😐😕. +مست کرده؟ چی میگه ؟ کدوم زبان؟. هرچی خعلی کیوت سده😻. کیوت من کیه؟ موچیه موچیه؟ عشق من کیه؟ بانیه بانیه؟جذاب من کیه ؟ تهیونگه تهیونگه. پیشولی من کیه؟ شوگاعه شوگاعه. هپی من کیه ؟(منظور شادی) هوپیه هوپبه. لیدر کیه ؟ نامجون نامجون. خوشتیپ کیع:, جین جین. هاووو. با همین افکار خوابم برد:). (امتحان کنین مثل گوسفند اول پرید گوسفند دوم پریده😂😂😐)
🌄صبح روز بعد🌄 قوقولی قوقول (نه اینجا سئوله اینجور بیدار نمیسن یه بار دیگه) استتارو بیه ون هوس له لک بن (آهنگ پرمیشن تو دنس) +ای خدا صبحه . ساعت چنده همم. 😴. +وای خوابم برد ساعت چنده؟؟؟. وای یه ربع به ۷. بدو بدو از پله ها پایین . +شیناااااا. چرا منو بیدار نکردی؟؟؟؟؟. شینا: ببخشید خانم فک کردم امروز نمیرین. +وای امروز چهارشنبه هست کلاس دارم. وایییییییییی. (اسم برادرتون چی بود؟😶) برادر: یاعععع چته دویون. (بزار اسمشو بزارم سوهو😁) +تو یکی ساکت شو حوصلتو ندارما. سوهو: ایش اصن به من چه. + وایسا. سوهو: ها؟!. +تو چرا نمیری؟. سوهو: مگه امروز کلاسه؟. +بلهههه امروز فوق برنامه داریماااا. سوهو: آیش به کلی یادم رفتتتت . +پاشو بریم بچه. سوهو: عههه صبر کن اومدم خو. سریع پامو کردم تو کفشم. بدو بدو سوار شدم. +کجاییییییی. سوهو: اومدم بابااا. چرا با یه ماشین؟!؟. + چون زیرا سوارشو نپرس. سوهو: ایششش. رسیدیم دبیرستان. +خب اینجا دیگه نه من تورو میشناسم نه تو منو. سوهو: برو دیگه میبینن مارو ها برو. +باشه تو هم. دوییدم تو حیاط با چشام دنبالش گشتم نبود. (شیرین داره دنبال فرهاد میگرده😂😂😑) +پس کوشش ینی نیومده؟. یهو یکی چشمامو با دستاش گرفت. فک کردم چی وو. کشیدمش یه گوشه. دستاشو برداشتم. +یه بار بهت گفتم یه بار دیگه هم میگم. چشمامو باز کردم. کوک: چی رو میگی؟😂. +تویییییی . فک کردم نیومدی . دفعه دیگه نکنی ها. یکی میبینه شر میشه. کوک: خیله خب مهم نیس. امشب وقتت خالیه؟. +وایسا ببینم. یاد م.ب افتادم ولی ماس مالیش کردم. نگران نیستم پس. +اره چرا؟. کوک: امشب یه سوپرایز دارم😁. +عه جدا باش. کوک: بیای ها!. +خودت بیا دنبالم😌. کوک: نه برای سوپرایز کار دارم تهیونگ میاد دنبالت. +اوکی . حالا میشه بریم سر کلاس؟. کوک: اووووو یادم رفت بریم. +از دست تو😂. خواستم برم دستمو گرفت. کوک: باید به همه بگیم دیگه نه؟ +چی!!! نه وایسا..عه.. کوک: بیا. دستشو محکم گرفتم. همه جا پر پچ پچ شد: وای خدا اینا رابطه دارن. اون واقعا دوست دختر داره. وای دختره خیلی خرشانسه. وای دستشو گرفته ینی چی؟. اونا با هم دوستن یا رابطه دارن؟. اون پسر خشن الان دوست دختر داره. وا اون خشن نبود فقط یکم سرد بود با بقیه. لعنتی جذاب. خرشانس . دان اوه: هوممم پس پارتی قوی داری؟. منم نشونت میدم. لیا: اره حتما میخوای ایندفعه چیکارش کنیم؟. دنا: یه کار خفن. میساجا: باید به حسابش برسیم سریع. دان اوه: معلومه خیلی سریع . هههااا😂😈😈😈. (اینا یه اکیپن مث تو فیلما که یه اکیپ هست معمولا قلدر هست) + میگم اصلا استرس نداری؟ خیلی ریلکسی ها. کوک: استرس چی؟ مگه بمب میخوای خنثی کنیم؟. +نه ولی خو یهویی. کوک: اره خب دیگه تا کی میخوای نگهش داریم؟. +باشه قبول .
🌃شب سوپرایز🌃 لباسامو پوشیدم و تیپ کردم . موهامو بستم بالا . یه رژ نارنجی براق هم زدم. یکم هم روش آلبالویی زدم. ادکلنم و زدم . کفشامو برداشتم. از اتاقم اومدم بیرون بدو بدو از پله ها پایین اومدم. +مامان. بابا. شینا من دارم میرم بیرون جایی دعوتم. مامان:باشه عزیزم به سلامت. بابا: باشه سعی کن دیروقت نیای. +باشه . آنیو👋. کفشامو پوشیدم زدم بیرون. خداروشکر م.ب خواب بود و بهم گیر نداد. بدو بدو رفتم بیرون. زنگ زدم به تهیونگ: +الو سلام. ته: سلام دویون. +کوک گفت میای دنبالم من امادم دم در ایستادم. ته: اره تو راهم تقریبا نزدیکم. + باشه منتظر بای. ته:بای. صبر کردم تا بیاد ۱۰ دقیقه بعد پیداش شد. +سلام . ته:سلام سوار شو کلی دیر شد ها . +باشه باشه بریم . حالا معلوم نبود که سوپرایز کوک چی بود که این همه تاکید داشت و تهیونگ میگه دیر شد؟. هوف .ته: رسیدیم. +اینجا؟. ته: اره بیا. + اینجا که اپارتمانه. فقط خدا میدونه تو سر کوک چی میگذره. ته: بیا بالا بریم منتظرتن. +کیا؟. ته: ها؟! اشتباه تلفظ کردم. منتظرته. همین😅. +باشه بریم ببینم چی میشه😀😐. ته: حالا بیا خودت میبینی چه خبره.😈 رفتم بالا. تهیونگ منو آورد دم واحد. درو باز کرد . چراغا خاموش بود . ته: تو اول برو تو. +مطمئنی؟. ته: اره برو من پشت سرت میام. +اوک. رفتم تو چراغا خاموش بود کاملا. گوشیم رو درآوردم فلش رو روشن کردم. رفتم جلو . +میگم برغا... تهیونگ . تهیونگ . کوشی؟ په کجا رفتی . ای خدا. اینا آخر منو سکته میدن😑. +ایش لنتی شارژم تموم شد. رفتم اروم تو . احساس کردم مبل و اینا هست پس فهمیدم وارد حال شدم. سعی کردم کلید برق رو پیدا کنم. چراغا رو روشن کردم. یهو صدای منفجر شدن اومد. کوک: سوپرایززززز.. جین:خب دویون اینه؟ اومد نزدیک. جین: هممم یکم وورد واید هندسامه . ولی من خوشگل ترم نه؟😌. دویون: س..س..لام👋. نامجون: وا چتونه از در نیومده تو اومدی تو صورتش هیونگ بزار حرف بزنه سلام کنیم خب. جین: یااااععع اصن به من چه. ۱.۲.۳.۴.۵.۶؟ پس هفتمی کو؟. در اتاق باز شد. شوگا: چخبره مگه پارتی گرفتین. چشماشو مالوند و گفت: هن تو کی؟ باز چه غلطی میکنین!؟. تهیونگ: هیونگ هیونگ این دوست. جیمین: دختر کوکه. جی هوپ: جالبه همکاری لاین ۹۵😂😂. شوگا: که اینطور رو هوا؟. +میتونم بگم ؟ جین: یاااعع اجازه ندادین این دختر حرف بزنه از بس حرف زدین. بگو بگو. +خب من لی دویونم. ۲۲ سالمه هم دبیرستانی کوک. و همینطور دختر دوست خانوادگیشون. پدر من و پدرش باهام دوست هستن از بچگی.
۵/۱۰+کوک. کوک: ها؟. +سوپرایزت این بود؟. کوک: ارع. +چه راحت کنار اومدن. کوک: اوهوم. راستی من میخواستم به همه بگم پس با پدرم هماهنگ کردم تا بعد از مهمونی امشب بیایم خونه شما. +جدا؟ وای من اصلا نگفتم چیزی. کوک: پدر من قبلا با پدرت هماهنگ کرده. پس برای همین بود که بابا گفت زود برگرد. هوممم. جین: یاااعع چه میکنید میاین مافیا یا نه؟. کوک: اومدیم. خب کارتا رو میزارم . چهارتا مافیا داریم. چهارتا هم شهروند اوکیه؟. + کیم سوکجین شی یه سوال شما نمیدونین که کیا مافیان درسته؟. جین: یک به من بگو اوپا هندسام😌 یا اوپا. دو اره دیگه شما فقط بردارید من نمیدونم. بعد تقسیم کارتا بازی شروع شد. جین: مافیا ها چشماشونو باز کنن. سرمو اوردم بالا شانس من مافیا من و کوک و شوگا و جین بودیم. جین:دکتر سرش رو بیاره بالا. خب حالا تموم . صبح شده. جین: به کی شک دارین؟. تهیونگ: خب من هنو نمیدونم ولی فک میکنم دکتر کوک باشه. +چرا جیمین هیچی نمیگه؟ خیلی ساکته. جی هوپ تو چی؟. جیمین: نه نه من نیستم. جی هوپ: منم نیستم خب نمیدونم کین؟کوک: از آنجایی که ما ۴ تا ماپیا داریم . فک میکنم نامجون هیونگ و تهیونگ مافیا باشن. جی هوپ: نگا نگا جین به کوک چشمک زد. تهیونگ: حتما اون مافیاس. بعد بازی منو رسوندن خونه تا آماده بشم برا امشب.
۷/۱۰ 🌞صبح روز بعد🌞 +خدااا ساعت چنده؟ ۷:۳۰ ؟ چرا انقدر زود امروز که کلاس نیست. ام ام دهنم خشکه. پاشدم از رو تخت از آینه رد شدم. + سلام. یااااا این کی بود تازه؟. جدی یکی بود؟. جنه؟. برگشتم +یااااععع موهام چرا مثل جنگله صورتم وای کرم آبرسانم کوش. وای چقدر بد شده. در کمد و باز کردم. یه برگه بود: سلام دختر مامان امروز پنجشنبه هس و تعطیله پس لطفا کارای زیر رو انجام بده: کتاب خوندن، حمام، رفتن ارایشگاه، وقت اضافه کلاس، معلم خصوصی، تفریح با دوستان. +یاااععع اول میرم حمام بعدشم تفریح بقیه بعدا مامان جون😁.تو حمام: + واح واح چه حرفا کتاب؟؟؟. شوخیه. اصن من و کتاب میونه خوبی نداریم. یا اون وقت اضافه کلاس امروز مثلا دلم خوشه تعطیله معلم خصوصی درس و فلان ایش😐. اومدم بیرون زنگ زدم به کوک: +الووو کجایی بانی من؟؟؟. کوک: تو پارتی . +😐. کوک: خو کجام دیگه تو کمپانی. +اها اصلا اعصاب نداریا. کوک: که اینطور من؟ پوفف. کجایی؟+خونه . مامانم یه طومار کارای خسته کننده نوشته انجام بدم. کوک: ای داد. حالا چرازنگ زدی برو انجام بده. +خب از اونجایی که مامانم تفریح با دوستام رو آخر گذاشته من اول انجام میدم😁. کوک: سرپیچی ؟. +نه اصلا فقط جابه جا کردم همین😁. کوک:هنر کردی. +بانی من خدا هنر کرده تو و اون ۶ تا فرشته رو ساخته. کوک: هوممم در این عجبم چرا روی تو هنر نکرده؟. +ینی من زشتم؟😐. کوک: نچ زندگیت زشته. +اوهوم زندگیم اصلا خیلی عالیه.😩.(یکی از ما ارمیا اگه زندگی تورو داشت الان تو کره بوذ😐) کوک: بیام دنبالت؟. +مگه کمپانی نیستی؟. کوک: اره. +خب چجور میای.؟. کوک: بهش میگن عمل پیچوندن با پشتیبانی هیونگا😁. +که اینطور باشه منتظرتم. کوک: آماده باش که امدمم ممکنه مهمون هم داشته باشیممم. +چی؟!؟.* بیب بیب بیب* قطع کرد. +وا نکنه منظورش بقیه اعضاس نمد. برم آماده بشم گفت الان میاد.
.۸/۱۰. + کجایی تو بی من دقیقا کجاییییییی هااااااااااا کجاییییییی دقیقا کجاییییییی کوکی من دقیقا کجاییییییی . کجاییییییی. شینا: اینجاس تو بشقابه خانم. +هم؟ اهام!. نه کوک عشقمو میگم. شینا: شما انقدر کوکی دوست دارین؟. با دست زدم به پیشونیم +نه شینا جانم اون پسری که دیشب اومد اسمش جونگ کوکه صداش میکنن کوک یا کوکی یا جونگ کوکا. +اخ جون اخ جون اخ جونمی اخ جون. اخ جوننن اخ جون اخ جونی اخ جون. کوکی من کجاس؟ شینا: هنو نیومدن خانم. برگشتم. +کوکی خوراکی رو میگم شینا😑. شینا: او بله بفرمایید. (عاقبت ما با اونایی که فرق کوک و با کوکی خوراکی نمیدونن فقط حرص خوردن حرصص😐) شینا: خانم برنامه رو دیدید؟. کوکی پربد تو گلوم. + اوهوع اوهوع اهم اههم. شینا:خوبید؟. +بله بله . برنامه ؟ اها اره دیگه همین الان دارم میرم بهش عمل کنممممم😌. شینا: چشم بفرمایید . +مرسی . چیزی نگو به مامانم خودم بهش میگم. شینا: چشم خانم. +من رفتمممم. سوهو: بری دیگه برنگردی خبرت. چقدر داد میزنه😐😑هوف😑. زنگ زدم به کوک: +الو کجایی من دم درممم😁. کوک: نزدیکم باشه فقط میبرمت یه جایی تعجب نکنی. +کجا؟!. کوک: حالا بزار بیام خودت میبینی. +هم باش . قطع کردم. کوک بوق زد. کوک: بیا سوارشو. +عه سلام بانی من چطوره؟😁. کوک: سلام . بیبی من چطوره؟😁😁. + لوس نشو دیگه😂. بگو کجا میخوایم بریم. کوک:اوه تو فعلا دختر لوسی. خودت میبینی. +باشه پسر لوسسسس😂😂. کوک: لوس لوس لوس. +خودتی لوسیسیسسسسس . کوک:فک کردم مار شدی انقدر سسس کردی😂😂😂. +باش من مار ولی اگر بات اومدم😁. کوک: باش باش تو بردی ببخشید😂😅😶. +آفرین به تو بانی خوب من. کوک: ممنون از شما بیبی من😂😂. +عهه بریم کجا میخوای بری بریم دیگه. کوک:بوش.
بعد از کلی دیوونه بازی بلخره رسیدیم . از زبان جوانگ سونگ: +هه ببین کی رو داریم کوک جونمون با یه دختر داره میچرخه. پارک بوم: مث اینکه کوکی هم رفتنی شد😈. چونگ یونگ: پس این همونی بود که دان اوه میگفت درسته؟. +اره خود خودشه😈😈. پارک بوم: الان وقت انجام نقشس 😈😈😈😈😈😈😈😈😈😈😈😈. +موافقم پارک بوم هاهاهاهاااا😈😈.
بعد همشون شروع کردن به خندیدن. چونگ یونگ: عکس بگیریم؟. +فعلا بگیر تا بریم سراغ مرحله دوم😈.
*😈پایان😈*
آنچه در قسمت بعد خواهید دید😈:
+ش..شما.کی هستین؟. جوانگ سونگ: غریبه نیستیم. بگیرینش. مردم: وای این همون پسر معروفه نیس. این کیع؟ وای خیلی بده. حتمی اخراج میشه. دان اوه : نقشمون عملی شد😈. *😈پایان😈*
بعد از کلی دیوونه بازی بلخره رسیدیم . از زبان جوانگ سونگ: +هه ببین کی رو داریم کوک جونمون با یه دختر داره میچرخه. پارک بوم: مث اینکه کوکی هم رفتنی شد😈. چونگ یونگ: پس این همونی بود که دان اوه میگفت درسته؟. +اره خود خودشه😈😈. پارک بوم: الان وقت انجام نقشس 😈😈😈😈😈😈😈😈😈😈😈😈. +موافقم پارک بوم هاهاهاهاااا😈😈.
بعد همشون شروع کردن به خندیدن. چونگ یونگ: عکس بگیریم؟. +فعلا بگیر تا بریم سراغ مرحله دوم😈.
*😈پایان😈*
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
پارتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت شیشششششششششششششش نیستتتتتتتتتتتتتتتتتتت
عالیییییی از اولش خوندم خیلی داستانت قشنگه حتما ادامشو بزار
وای تورو خدا پارت بعدی من خیلی خوشم اومد 💗