مقام عالی (,part4)

.شین هه ضربه ای به پای نایونکه درد میکرد زد و نایون گفت اآی ......)اسمت آی ع اوهع سلام آی ببین بچه من با تو وامثال تو شوخی ندارم جواب بده نایون )اسم من ن ن نایونه هه (نایون گریه میکرد )خب خب جیم (نگاهی به جیم کرد به این معنی که نایونو ببره بیرون کوک )اوییییی اخی یه کم استراحت نماییم وای جیمینی میخوای باهاش چیکار کنی حالا شین هه )مغلومه گروگان گرفته میشه جیمین )اره شین هه راست میگه البته اینجا جای خواهرش فروخته شده

.ولی من میخوام بیشتر بردارم یکم نیرو بفرستین برای پیدا کردنش کوک)باشه بابا جیمین )به هیونگ بگو قوانین رو بهش یاد بده ب.ر.د.ه ی خوبی میشه شین هه به زیر دستت بگو یه اتاق بده بهش بده کوک )جین هیونک اخه اخلاقش بابا مهرونیش کار دست ادم میده جیمین)بسه رنگش مثل گچ شده به جیم بگو یه چیزی بده بهش از فردا شروع میکنه به کار کردن میخوام بفرستمش بالا بالا ها ......

.شین هه جیمی صدا کرد بهش گفت که به نایون یه اتاق و غذا بده و سوآ (خدمتکار اعظم)همدفردا لباسا شو بده به شین هه جیمی چشمی گفت به یه اتاق برد اتاق بزرگ بود و کامل سفید و طلایی بود نایون و ی تخت نشست یمی د کمد رو باز گرد به نایون یه دست لباس داد و پهش گفت بپوشه و رفت برای نایون غذا اورد نایون لباس رو پوشید دو روی تخت منتظر بود تا اینکه در باز شد و شین هه وارد اتاق شد و پرسید شبن هه)چند سالته نایون فکر کرد وگفت ۱۸ شین هه )غذا تو خورذی بیا اتاق من فقط تنها و رفت جیمی غذا رو بهنابون داد و رفت نابون مثل غذا ندیه ها گذا روسریع خورد و از اتاق خارج شدذاون جایی رو بلد نبود و نمیدونست کجا باید

.بره و کسب هم نبو که ازش بپرسه از پله ها پایین اومد همه جا قاب عکس برگی بود با مجسمه هایی جلوی اونا و عکس رییس نابون حتما عکسای جد شونه و به طرفه روه رو رفت در نیمه بازی رو دید که شین هه توش بود و با تلفن صحبت می کرد .اتاق نایون

پارک جیمین رییس گروه PJ بزرگ ترین گروه در خرید فروش انسان و.... رقیب داره که بعدا رقیبش شو میگم اخلاق ناملوم زیاد با کیی حرف نمیزنه خوب در همه چی

پارا بعدو بزارم همش ۳ تا بازدید میخوره لایک کن مرسی