سلام عزیزم من اومدم با سومین پارت از این داستان امیدوارم خوشتون بیاد🤩
مرینت:وقتی مادرم گفت نه خیلی عصبانی شدم و گفتم آخه چرا اگر من این ماموریت رو نرم کس دیگری به جای من میره من خاک پدر را قسم خوردم که ماموریت که اون شروع کرده رو من تمومش کنم (✌مرینت وقتی این حرف را زد بغض کرده بود اما سعی می کرد که
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
12 لایک
عالی 🐰🍇