
💖 🐳💙 💃🏻💃🏻💃🏻💃🏻💃🏻💃🏻

کمکم کردن وسیله هامو جمع کنم🙂 آیرین جون هم یک صبحانه خوشمزه درست کرده بود. پدر ماری هم اسباب هامو گذاشت تو ماشین که بریم فرودگاه. رفتم حموم وقتی اومدم بیرون موهام رو خشک کردم یک ارایش ملایم هم کردم و با ادکلنم دوش گرفتم و یک لبا مشکی و قرمز پوشیدم موهام رو هم خرگوشی بستم. رفتیم فرودگاه و سوار هواپیما شدیم خیلی واسم لذت بخش بود چون اولین بار بود که سوار هواپیما میشدیم تو راه ماری اهنگ گوش میداد کرهای بود اخ که چقدر دلم تنگ شده واسه کره🥺حتما در اولین فرصت میرم 😁
� ماری خوابش برده بود هدفون رو در اوردم و گذاشتم که ببینم اهنگش چی میخونه 🎧 اهنگش خیلی خوجمل بود🥺 اسم اهنگ باتر بود ❤ تو اینترنت سرچ کردم از بی تی اس بود اهنگ رو تو گوشیم دانلود کردم و سرچ کردم بی تی اس
کرهای بودن😃 یادم میاد تا وقتی که رسیدیم ژاپن فقط در مورد بی تی اس تحقیق کردم😌 رسیدیم ژاپن ماری رو بیدار کردم چمدون هارو برداشتیم رفتیم سوار ماشین شدیم رفتیم خونه ماری🚙 . خونشون خیلیی بزرگ بود. یک اتاق دادن به من خیلی کیوت بود تم اتاق سفید و صورتی بود🤍💖.
وسیله هام رو گذاشتم تو اتاقم اتاق هیچی نداشت خالی بود. اسباب های خونه خودمو فروختیم و الان یکم پول داشتم😀 . با ماری رفیتم تخت ، کمد لباس ، میز میکاپ ، میز مطالعه، کتابخونه، یک خرس بزرگ سفید کیوت واسه رو تختم خریدیم و با کمک مادر و پدر ماری اونارو چیندیم اتاقم خیلی کیوت شده بود 💖🤍 . از زندگی با خانواده ماری لذت میبردم با ماری میرفتیم دانشگاه. ماری مثل خواهرم بود ❤ . ماری میخواست خواننده بشه. منم بی تی اس رو کاملا شناختم و بایسم جونگ کوکه 💜 دوبار رفتم کنسرتشون 🎧🎤 .
از اون زمان ۲سال میگزره. من تونستم یک خونه واسه خودم بخرم و یک پرستارم خونم نزدیک بیمارستانه و این خیلی برای من خوبه.( زمان حال ) میراندا : الو سلام رییس. رییس: سلام میراندا میخواستم بگم که یک عمل جراحی داریم و باید بیای کمک دست دکتر باشی . میراندا : چشم الان میام
بای💙🐳
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)