عشق سیاه سفید

سلام من فاطمه هستم امید وارم خوشتون بیاد خیلی زحمت کشیدم لطفاً لایک کنید نظر بدین

بوسیدم....این یعنی ...چی ...دوست داشتن ... یعنی تو اره من .... شاید الان تا فردی که دارم تویی ...کاترین ....دست گذاشت رو پیشونیم تب نداری ... فکر کنم نه ...بیرون بیرون .. باشه ...کت پوشیدم رفت قدم بزنیم ...کجا میرم ....هرجا خیابون رفت ...باش ....دیوید روز اول کاری بود همو دیدم ...یاد آور نکن .... خیلی همو زدیم ...اره ...شانس ...آوردی پسر ناشی ..نبودم ...داری پز تیر اندازیت میدی ...حلا ....کسی اصلحه ‌..کشید من ...بود ....رفتیم نشیتیم تو پارک

بعد یکم داشتیم بر می گشتیم ...کاترین ..بله ساندویچ ....نه ...بسه کن ...نصف شبه ....نمیام ...بچه آیی ..اره ...بخر ...ساندویچ گرفت....نشستیم بخوریم ...من گرسنه کردی .....خوردیم ...رفتیم خونه ....ای ...چقدر خوش گذشت ...اره

نشستیم فیلم بین ...کلی چیز خوردیم ..صبح پاشدم سر خورد به میز پاشدم ساعت نه بر بود کنار میز خوابم برده بود دیوید ...یه نصفه لیوان آب رو میز بود پاشیدم روش...صرفه ..کرد پس ..زنده آیی ...سرم ...من سر درد دارم ...با خستگی ...رفتم آب بخورم ....دیشب ..چی شد ....نمی دونم ...رفتیم بیرون ساندویچ خوردیم بعد آمدیم ..خونه فیلم دیدم .....مشروب ویلت خوردیم از نوع قوی ...بطری کنار ...میز بودن ....تبریک می گم دیوید چرا تا دو روز ...سر درد بدن درد داریم ...خوبم ...دیوید من به این مشروب عادت دارم ...تو انگار چیزیم نیست

کجا میری .... بخوابم .....مشکلات من از امروز شروع میشن ..منم خواب برد ...ولی پاشدم دیوید ندیدم ...کل خونه گشتم چرا تلفنش جواب نمیده رفتیم بیرون دنبالش بگردم ..دنیا زنگ ..زد ...کاترین ..سلام کجایی ...بیرون دنبال دیوید می گردم پیش تو نیست بیمارستان چرا بیا بهت می گم آدرس بفرست باشه خدای من

کجا میری .... بخوابم .....مشکلات من از امروز شروع میشن ..منم خواب برد ...ولی پاشدم دیوید ندیدم ...کل خونه گشتم چرا تلفنش جواب نمیده رفتیم بیرون دنبالش بگردم ..دنیا زنگ ..زد ...کاترین ..سلام کجایی ...بیرون دنبال دیوید می گردم پیش تو نیست بیمارستان چرا بیا بهت می گم آدرس بفرست باشه خدای من

رفتم بیمارستان منشی داشت با تلفن صحبت می کرد من بهش گفتم خانم اتاق دیوید اکوان کجاست. تلفن از دست منشی کشیدم کل مردم نگاه کردم با منشی دعوام شد دیوید آمد کاترین رو برگردونم ....دستم گرفت رفتم بیرون ..‌وباخودت چیکار کردی من به مشروب حساسیت دارم زیاد بخورم اینطور میشم نه تقصیر منه ...ولی من جبران کردم ...تو بزار بخاطر من رفتی بیمارستان ....الان من جبران کردم ...جک می گی من. رفتم تو کوچه خیابون دنبالت می گردم ببخشید

ترسیدم ...برو استراحت کن ...ررفتم دخل ..مدیر بیمارستان آمد ....خانم پیرس ....شما به به بیمارستان ندخسا ت وادر کردیم پرداخت می کنم ....پس مشکلی نداریم نه ولی منشیتون آدم بی فکری هیچ کس درک نمی کنه رفتم پیش دیوید چی شد باید خسارت بدم ببخشید میرم برگه ترخیص بگیرم باشه

میرم برگه ترخیص بگیرم..باشه...اسلامی ازم ..نه ....ترسیدم بلایی ...سرت بیاد ...رفتم داخل خیابون دنبالت می گشتم ...انقد بهم وابسته آیی ....اره ...درو بزن ..کجا خونه ...خونه تو ...اره چرا لباس بردارم چرا نمیری خونه خودت من دیگه خوب شدم ...ولی من هنوز مریضم ..من پیشت می مونم ...بله ریس ....رفتیم خونه ...دیوید ...خونه خفنی داری ...اره ...نمی ترسی ..از چی ...که اذیتت کنم ...نه ...چرا تو منو دوست داری پس بهم آسیب نمی زنی ...اره .....وااییی ..چیه تو این کمد پره ..سلاح ...چرا آنقدر زیاد ...علاقه بهشون زیاده .....ولی کاترین تو چیزی از کن نمی دونی ...کی گفته ....می‌دونم شبا زیر بالشت یه اصلحه داری ....می‌دونم ...از روز خوشت نمیاد ...می‌دونم زمستون چون سرده دوست داری می‌دونم منم دوست داری ...چرا میخندی ...همه چیز گفتی ....

استحراحت کن ...بله دکتر قلب ...مزه نریز ....بیشتر عاشقم شدی ...کاری نکن ...چیکا. نکنم ...الان بهت می گم کجا میری ...بهم بگو ....این لیوان آب هست ...همه چیز توضیح میده ...باشه بابا ...بخواب ...چرا مریضی ...غذا درست کنم .حسایت نداری ...از دست تو سم میخورم ...بس نکردی میرم ما ...باشه دوساعت شد دیدم صدای ازش در نمیاد دیوید بیا قرصات ....یهو دیدم دستم گرفت چیکار می کنی

افتادم تخت ..دیوید افتاد روم ...