❤️عشق جادویی❤️

ت یه دختر دستوپاچلفتی آرمی هستی ☺و همش به خودت آسیب جسمی میزنی اون روز فن ساین بود و تو خیلی خوش حال بودی اماده شدی و سوار ماشینت شدی و رسیدی محل برگذاری فن ساین 😁😁 با اینکه دستور پا چلفتی بودی اما تو نفر پنجم توی صف بودی مراسم برگذار شد اولی رفت دومی رفت چهارمی رفت و نوبت تو شد همین که اولین قدمت رو برداشتی با سر اومدی زمین که همه‌ی اعضا بلند شدن ببینن چی شد خودت رو جمع کردی و گفته اگه نمیگردم زمین تعجب میکردم🤣🤣 رفتی و از همه امضا گرفتی آخری نفرشون یونگی بود و وقتی ازش امضا گرفتی ازت شمارتو خواست 😮 و تو هم بهش دادی و اومدی خونه و خوابیدی 💤 صبح ساعت ۱۱ با زنگ گوشیت بیدار شدی و دیدی یه شماره ناشناسه برداشتی و با صدای خواب‌آلود گفتی : بله بفرمایید

یونگی: سلام ت خانم  ت: شما  یونگی : منم شوگا   یه دفعه خواب از چشمات پرید و هزار بار معذرت خواهی کردی😅😅. یونگی : امروز برای شام میتونم ببینمت ساعت 6 ت : بله چرا که نه😝 بلند شدی  ناهار آماده کردی خوردی بعد هم نشستی پشت تلوزیون تا ساعت 4 بعد هم رفتی یک ساعتی خوابیدی و ساعت 5 و نیم بلند شدی رفتی دوش گرفتی و آماده شدی ( عکس لباست👆🏻) و از خونه اومدی بیرون پات پیچید و خوردی به ماشین اگه ماشین نبود داغون شده بودی سوار ماشین شدی و راه افتادی رسیدی به رستوران و رفتی داخل وقتی رفتی تو هرچی گشتی ندیدیش و که برات تست تکون داد یادت رفته بود که باید دنبال یه پسر با ماسک بگردی 🤭🤭 رفتی پیشش نشستی و خیلی خوش حال بودی شام خوردید و از هم خداحافظی کردید  یونگی : ميگما میشه فردا بیای با هم بریم شعر بازی

ت : باشه  رفتید خونه و خوابیدی فردا شد دوباره برنامت مثل دیروز بود 🤦🏼‍♀️ساعت 6 آماده شدی و ( عکس لباست 👆🏻) رفتی بیرون توی پارک و باز هم یه عالمه بهتون خوش گذشت 🎠🎡🎢آخر شب شد و باز اومدی خونه و خوابیدی با همون لباس هایی که بیرون بودی 😅 یونگی : سلاه بچه ها   همگی : سلام کجا بودی  یونگی : بیرون بودم   جیمین : با کی  یونگی : با ت ❤️ همه ی اعضا : چیی 😮😮  جین : نکنه باهاش قرار میزاری   یونگی : نه دوستیم  تهیونگ : آخيش ترسیدم گفتم قراره دیگه خونه نیاد 🤣🤣. یونگی : خوب دیگه بچه ها من رفتم بخوابم چند روز همین طوری با همدیگه میرفتیم بیرون خیلی خوش می‌گذشت

تو یه دختر عکاسی 📷)  داشتی توی گدشید میچرخیدی که دیدی فرش قرمز آیدل ها هست و میدونستی که این به فرسته تا ثابت کنی بهترینی و یه جا مشغول کار شی 😉 فرش قرمز امروز بود رفتی دوش گرفتی و  موهات و سشوار کشیدی و لباس هاتو هم تنت کردی ( عکس لباست👆🏻👆🏻) و سوار ماشینت شدی و رسیدی به محل فرش قرمز و وارد ‌شدی استرس داشتی که نخوری زمین 🤣🤣 رفتی و وارد شدی از همه ی آیدل ها عکس گرفتی و بعد نوبت بی تی اس شد که دوربینت خراب شد و باید از اون یکی استفاده میکردی تا دوربینت روشن شد دیدی که بی تی اس داره میره صدا زدی گفتی صبر کنید 🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️

ت : وای ببخشید میتونم عکس بگیرم  نامجون: بله بله. ت : ممنون شروع کردی عکس گرفتن  که آخر شب شد بود رفتی توی پارک قدم میزدی  ( بریم تو ماشین پیش اعضا) جی هوپ : یونگی تو  ت  رو دوست داری اگه داری از ما مخفی نکن  یونگی : اممممم. کوکی  : دوستش داری 🥰  یونگی:  آقا وایستید  بعد شوگا از ماشین پیاده شد و دنبال تو می‌گشت زنگ ت زد  ت : وای چه قدر این پارک تو شب قشنگه  وای چرا مور مورم شد آها گوشیمه  ت : الو  یونگی : میترا کجایی  ت:  من تو پارک........ هستم چطور مگه   یونگی :  منم الان میام، 10 دقیقه بعد یونگی اومد   ت : اتفاقی افتاده  یونگی :  میخوام یه چیز بهت بگم   ت :  بگو گوش میدم  یونگی : دوست دارم🤩🤩 ت :  چی  یونگی : عاشقتم   ت : منم دوست دارم  بعد همدیگه رو بوسیدیم ❤️😘🤪

بچه ها ببخشید من میخواستم عکس لباس هارو بزار اما حافظه کافی نداشتم اگه دیدید نوشتن ( عکس لباست 👆🏻) نادیده بگیرید🤭🤭

دوستون دارم بای بای 👋🏻👋🏻👋🏻