10 اسلاید صحیح/غلط توسط: Nika انتشار: 3 سال پیش 1,108 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
خوش اومدین به یه پارت که یه راز بزرگگگگگ توش فاش میشه
میریم به صبح
کاترین: همه فکرامو کرده بودم میخوام به ادرین اعتماد کنم چون خیلی جرعت داره زنگ زدم به جاسوسم تو خونه ادرین گفتم شماره ادرینو بهم بده جاسوس :*********کاترین:قطع کردم و زنگ زدم بهش.......ادرین:صبح شده بود بیدار شدم الکسم دیشب پیشم موند اونم بیدار شده بود رفتم پیشش الکس الکس:ههههه(خمیاره)بله؟؟ ادرین: بابت دیشب معذرت میخوام باید ممنونتم باشم اگه زنگ نمیزدی الان من مرده بودم الکس:اشکالی نداره😊من قبل از اینکه کارمندت باشم دوستتم ادرین: خوشحالم که دوستی مثل تو دارم بیا بریم صبحونه کههه گوشیم زنگ خورد یه شماره ناشناس بود بفرمایید
(در مکالمه)ادرین:بفرمایید کاترین:سلام ادرین منم کاترین ادرین:سلام کاترین:میخوام بهت اعتماد کنم همین الان بلند شو بیا به یه کافه بهت میگم مرینتم همراهت باشه ادرین: ادرس کافه؟؟ کاترین: اس ام اس میکنم و قطع کرد ادرین: الکسسسس نونمون تو روغنههه چی شده ادرین:تو ماشین بود که ازش پرسیدم که به مرینت گفته من قاتل نیستم جریانش چیه جواب نداد الکس:خب ادرین:خب الان میگه میخواد قضیه رو بهم بگه الکس:ایوللللل😀😀 ادرین: اره وایییی خدا دارم بال در میارم وللییییی اگه قضیه به نفع من نباشه چیییی😨 الکس: نگران نباش گفته که تو قاتل نیسی این یه نشونه خوبه خب حالا زنگ بزن به زن داداش بش بگو ادرین:باشه عه ادرسم فرستاد به مرینت زنگ زدم و قضیه رو هم بهش گفتم قبول کرد بیاد گفتم میام دنبالت
مرینت:ادرین همه چیزو بهم گفت منم رفتم تیپ زدم (عکس اسلاید) و منتظر ادرین بودم.....ادرین:رفتم پشت پاراوان و لباسمو عوض کردم(عکس پارت)مرینت:از دسته این جیمه عوضی به یه بهونه ای در رفتم منتظر ادرین موندم که اومد وای خدای من تیپشو نگاه عجب جیگری شده😍😍😍😍😍 رفتم نشستم صندلی عقب الکس جلو بود به ادرینو الکس سلام کردم.....رسیدیم کافه
ادرین:با مرینتو الکس رفتیم تو کافه کاترین منتظرمون بود کاترین: بشینید مرینت:نشستیم بدون تفرقه گفتم زود باش قضیه رو بگوووو کاترین:خیله خب باشه میگم ادرین قاتل نیس اون شب ادرین ضربه رو زد ولی کارن با اون ضربه نمرد مرینت:چییییییی😨😨😲😲😲😲😲 ادرین:یعنی چیییی؟؟؟؟؟ من اون شب وقتی اومدم بالای سر کارن انبولانس اومده بود پارچه سفیدو کشیده بودن روش پلیسا به من دستبند زدن گفتن من کشتمش الان انتظار داری باور کنیم؟؟؟ کاترین:اینایی که تو داری میگی درسته ولی اون شب یه اتفاقی افتاد که نه تو و نه پلیسا نفهمیدین مرینت و ادرین:چه اتفاقی ؟؟؟
استراحت😂😂😂اوهوووو میزان ادرنالینتون چقدر رفته بالااااا😂😂😂
فلش بک به اون شب بعد از این ادرین رفت مرینتو رسوند:جیم:از ماشین پیاده شدم و رفتم سمت کارن زنده بود نهههه این قسمت نقشم درست پیش نرفت کارن:اییییی سرمممم جیم منو ببر بیمارستان جیم:یه فکری داشتم به ماشین نگاه کردم دیدم کاترین و کای دارن نگام میکنن ولی عیبی نداره اونا کد عددی نیستن انقدر ازشون اتو دارم که میتونم نابودشون کنم یه اسلحه همیشه همراهم بود درش اوردم کارن داشت ناله میکرد گفتم برگرد شکستگیتو ببینم و بله همون جور که انتظار داشتم رو شکم خوابید اسلحمو از پشت کمرم در اوردم و با تهش که خیلییی محکمه با فشارو قدرت زیادددد به قسمتی که سر کارن شکسته بود ضربه زدم فریاد بلندی کشید لی سریع دستمو گذاشتم در دهنش بعد از اون ضریه بیهوش شد یکم صبر کردم تا خ.و.ن ازش بره و چند دقیقه بعد دیگه نبضش نمیزد و مُرد رفتم سمت ماشین و کاترین گفتم نبوت توعه
مرینت:چیییییی😨😨😨😭😭😭یعنی....یعنی این همه مدت من الکی زن این عوضی بودم😭😭😭ادرین:باورم نمیشد مرینت خیلی خیلی حالش بد شد بغلش کردم و گفتم نگران نباش بلوبری قضیه که به نفع ما شده مرینت با گریه: اره ولی من دو سال از بهترین لحظات زندگیمو به خاطر این عوضی از دست دادم😭😭 ادرینننن میخوام ط.ل.ا.ق بگیرم😭😭😭 ادرین: حالا که داشتم فکر میکردم دیدم اینی که مرینت میگه بهترین لحظات زندگیمو از دست دادم تو دادگاه به نفع ما میشه
ادرین:مرینت ببین این چیزی یه جورایی تو دادگاه موقعی که خواستی ط.ل.ا.ق بگیری به نفع ما میشه مرینت:اشکامو پاک کردم و گفتم یعنی چی؟؟ ادرین:جیم الان تورو با دروغو کلک زنه خودش کرده به علاوه اون الان قاتله تو میتونی راحت ط.ل.ا.ق بگیری کاترین:هی هی هی حساب منم بکنین چه نفعی برای من داره ادرین:به احتمال زیاددد حکم جیم اعدامه چون الان متهم به قتل عمده تو هم که به عنوان شاهد تو دادگاهی جیم میمیره همون چیزی که میخواستی کاترین:خوبه...........(صبحونه خوردن از تو کافه اومدن بیرون و رفتن خونه ادرین)ادرین:با هم رفتیم تو اتاقم مرینت: من همه قضیرو به جیم میگمو از اونجا میزنم بیرون ادرین:نه با شناختی که من از این دیوونه دارم اینجوری نمیشه میری خونه میگن بیا ناهار بخور تو میگی گشنم نیس و میری وسایلتو جمع میکنی و من میام دنبالت و یه چشمک بهش زدم فهمید چی میخوام لیدی باگ و کت نوار....
ناظر عزیز لطفا منتشرش کن🌷🌷🌷
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
65 لایک
داره جالب تررررر تررررر میشه😐🚬😂♥♥♥
پارت بعدی رو بزار
عالییی بوددددد💝
عالی بود ...چند پارت دیگه تموم می شه داستان ... اگه شد بعد از اینکه مرینت و آدرسن رو بهم رسوندی ادامه بده که حال بده و همون موقع تموم نکن
عالیییییییییییی
امید وارم پارت بعدی پارت اخر نباشه😢😢😢
نه هنوز ادامه داره
وای خیلی محشرهههه بعدیییی😍😍😍😍😍😍😍😊😊😊🤗🤗😆😆
مرسی
عالی بود
عالی بود تو بهترین نویسنده میشی
مرسی🌷
عالی