۹رقص b

ادامشه بجنبیدددد

رفتم پایین و جیمین و تهیونگ و نامجون هم پشت سرم اومدن بعد اینکه اومدیم پایین کیفمو برداشتم و وسایلمو چک کردم ایستادم منتظرشون که اونا هم سویچشون رو برداشتن و رفتیم قرار شد سه تا ماشین بشیم جیمین و جونگ کوک و جی هوپ بعد ماشین بعدی آر ام و جین و شوگا و قرار شد تهیونگ هم منو برسونه چون بی تی اس یه کار دیگه هم داشتن باید می رفتن هممون سوار شدیم و راه افتادیم

راستش از اینمه تنهایی تو ماشین با تهیونگم فوق العاده هیجان داشتم و هم ترس و استرس برای همین به تهیونگ نگاه کردم و گفتم تهیونگ میشه آهنگ بذارم بعد گفت اره اره منم زود سیم رابطش رو گذاشتم و یه آهنگ خارجی آروم پلی کردم و تا آخر راه اون بود و اوقاتی هم عوضش می کردم و تا اینکه رسیدیم خدافظی کردم و رفتم داخل خوابگاه

بعد خواب بیدار شدم بعد ورزش دیدم ساعت ۷ هست آماده رفتن شدم و هم خوابگاهی هامو هم واسه دانشگاه بیدار کردم اون ها دوستای خوبی بودن و اسم اصلی من تو ایران رو هم میدونستن یاسی صدام می کردن بعد رفتم پایین و همه دخترا هم پشت سرم ساعت حدود ۸ شده بود و ما کلمون حرف خنده و اینا که صدام کردن برگشتم شناختم تهیونگه اما دخترا نشناختن هی پشت سرم میگفتن جون بابا یاسی چه جیگری یا هی میگفتن وای یاسی خوش به حالت حالا من هی قند تو دلم آب می شد اما رفتم پیش تهیونگ و گفت خپب آماده اید اون هم گفت اره فقط دخترارو ببر دوس ندارم ببینن داریم از بیگ هیت میایم مارو میشناسن منم گفتم باشه رفتم پیششون و گفتم خوب حالا من رفتم بایی برید اونا هم هی میگفتن بایی یاسی هی یاسی عشقت و اینا کشتن منو برگشتم رفتم کنارش

که بعدش اعضا هم اومدن اما انگار خپابشون میومد برای همین یکم دست و دلبازی به خرج دادم و گفتم الان میام شما سوار ماشین بشید زود رفتم از مغازه جلوییش نسکافه و کیک خریدم و اومدم بازم تقسیم شدیم منتها اینبار راننده جیمین

که تو راه دانشگاه بودیم که جیمین گفت ا/ت یه سوال بپرسم منم گفتم بپرس عزیزم گفت یاسی کیه؟ منم خندیدم و گفتم یاسی اسم اصلیمه که تو ایران هم با همین اسم صدام میکنن اونم گفت اها پس من از امروز به بعد یاسی صدات میکنم منم خندیدم و گفتم والا از خدامه دوتامون خندیدیم که دوباره جیمین گفت یاسی یعنی چی؟منم برگشتم طرفش و گفتم یاسی اسم گل هست مثل یاسمن و اینا اونم گفت چه عالی که رسیدیم پیاده شدیم و رفتیم هممون کنار هم که جیمین گفت یاسی خوب با هم بریم داخل همه با تعجب گفتن یاسی؟منم خندیدمو گفتم اره اسم ایرانیه من یاسی هست خوشحال میشم یاسی صدام کنین اونا هم گفتن چه عالی چشم توت فرنگی هممون خندیدیم و رفتیم داخل دانشگاه همه کنار یا پشتم بودن بعد دختر پسرا نگاهم می کردن بدجور یا بعضیا با حسرت اصلا من آب شده بودم از خجالت

وارد اتاق مدیر شدیم که نگاهم کرد و سلام کردم بعد اعضا هم هممون نشستیم که مدیر گفت ا/ت شما که با پسر های دیگه خوش و بش نمیکردی منم سرمو پایین انداختم و گفتم اینا هر پسری نیستن اون هم علامت سوال نگاهم کرد که جی هوپ ماسکش رو برداشت و گفت ما گروه بی تی اس هستیم ما به ا/ت نیاز داریم به رقصش و همه چیش برای همین که فقط ا/ت وقت امتحان ها بیاد امتخان بده نامجون هم اضافه کرد بله چون ما یه مسابقه داریم

جونگ کوک هم گفت به زودی خبرش میرسه بهتون و امیدوارم شرکت کنید اینم بلیطش با تعجب داشتم نگاهشون می کردم اینا کی بلیط خریدن و درست کردن و اینا که جیمین که کنارم بود گفت ذیشب رفتیم درست کردیم تون فرنگی منم یواش گفتم اها بعد مدیر با خوشحالی گفت عالیه پس ا/ت تو مرخصی

منم فقط گفتم ممنون و رفتیم بیرون نزدیک ماشین هامون بودیم که نامجون گفت ا/ت تو تاحالا سئول رو نگشتی؟منم گفتم نه چون وقتش نشد

منم با خوشحالی گفتم واقعاااا اونا هم گفان اره فقط اول بریم لباسامون رو عوض کنیم چون از نظر من خوب نیست بعد عصر به ادامه کار هامون می رسیم همه موفقت کردن و رفتیم طرف ماشین ها منتها اینبار نامجون منو میخواست برسونه

امیدوارم خوشتون بیاد ببخشی کمه اما لازمه کم باشه کامنت فراموش نشه عشقامممم