ی تیکع از پارت ۵ زمین سرد منتشر نشدع:| اومدم اونو بزارم:)

تقصیر تستچیع ک تیکع مهمش نیومد من چیکار کنم😹

اشکام سراریز شدن میدونم ک کار مین هوعع میتونستم جلوی ا\ت و بگیرم ک نرع اما اون روز… روزی ک کوک از صبح خونع نبود:با ی پیام ناشناس از خواب پاشدم نوشتع بود بیا پایین سوپرایز دارم برات… لباسامو پوشیدم رفتم پایین خبری نبود ک با ی دستمال بیهوش شدم چشم ک باز کردم مین هو رو دیدم\مین هو:عاقای جئون جانگ کوک خوش اومدی عشق مارو دزدیدی و رفتی؟!😏فکر کردی راحتع؟!

کوک:اون عشق تو نبودع و نیست چون تو بخاطر چیز دیگع میخوایش ن خودش… مین هو:ب یاد بیار ک الان زیر دست من نشستی و با ی دستورم سیاه و کبودی… کوک:حرفتو بزن. مین هو:ب زودی ا\ت و میارم پیش خودم خواستم بدونی

کوک:ا\ت نمیاد پیش تو. مین هو:من میارمش پیش خودم. کوک:هه ب همین خیال باش ک ا\ت با تو زندگی کنع. مین هو:حالا همع اینا ب کنار… تو هیچی بهش نمیگی اگر لب بزنی یا بخوای نزاری بیاد پیشم ا\ت و مُردع فرض کن. حالام برو گمشو بیرون… (حالم خراب بود و کل روز پیش یان کی(یکی از دوستای کوک) بودم اون ارومم کرد یکم بعدم شب شد و رفتم خونع)

اینم روزی ک کوک خونع نبود

بازم ببخشید البتع تقصیر من نبود😹