سلام این قسمت عالی هست و اگر قسمت های قبل رو ندید از اول ببنید لایک کامنت بازنشر دنبال کردن فراموش نشه برو که بریم
که یهو نور درخشانی از معجزه گرم اومد و یهو سس جلوم ضاهر شد ولی یه کسی هم باهاش بود بعد گفتم سس چی شده بود کجا رفتی گفت به یک دلیل رفتم خواهرم سیسه رو آوردم گفتم باش ولی کاش خبر می دادی نگرانت شدم گفت ببخشید ولی تو باید دو کار رو انجام بدی گفتم چه کارهایی گفت اینجا نمیشه بیا بریم یه جای دیگه گفتم ملکه ی طو......یهو ملکه طوفان زنبور پرید وسط حرفم گفت من میرم راحت باشید بعد رفت...
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
0 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (0)