درد عشق♡_♡

از زبان مرینت?

تیکی گفت مرینت مرینت گفتم بیدارم تیکی بیدارم گفت خوبه و بعد پاشدم رفتم تا صبحانمو بخورم مامانم گفت هنوز الار گوشیت به پنج بار نرسیده چیشده زود بیدار شدی؟ بعد با هم خندیدیم گفتم سال جدید شده دیگه امیدوارم با کلویی همکلاسی نباشم یا که خانم بوستیه دوباره معلممون باشه داشتم حرف میزدم دیدم که مامانم نیست رفتم دیدم تو مغازست چیزی نگفتم و تا خواستم برم بیرون بابام گفت چیزی رو یادت نرفته گفتم اهان خوراکیمو یادم رفته گفت نهگفتم راس میگی بقلتون نکردم و بعد گفتم میشه ماکارونا رو بهم بدین گفت امسال ماکارون نه کروسن گفتم وای مرسی بابا و رفتم لوکا و کاگامی تو کلاس ما بودن اونا کنار هم نشسته بودن درست پشت سر کلویی و شابرینا رفتم سر جام نشستم الیا گفت چیشده زود بیدار شدی گفتم هیچی بابا بعد یه زن اومد تو کلاس گفت من معلمتونم خانم رالک همه گفتیم شلام خانم رالک فک کنم امروز روز شاسم نیس چون هم کلویی هم خانم بوسیه خانم رالک گفت منو رالی صدا کنید گفتیم چشم بعد گغتم همع وقتی اسماشونو خوندم بگه سر کلاسم یا خلضرم شروع به خوندن اسما کرد

بعد که حضور غیاب تموم شد گفت خب کلاس من یکم قانون داره قانونای سر سخت نع قانونای نظمی برای قاطی نشدن بچه ها گروه بندیتون میکنم و هرکسی که گروهش مشخص شد بیاد و نامه از روی میز من بر داره اولین گروه کلویی با لوکا کلویی سرش رو برگردوند و گفت چی و بعد معلم گفت خب حالا گروه بعدی سابرینا وکاگامی گرثه بعدی مرینت و..... ادرین اونحا اب شدم رفتم تو زمین چشام گرد شده بود دهنم باز مونده بود الیا گفت خودتو جمع کن یهو نگاه کردم دیدم کاگامی یجثری منو نگاه میکنه که ادم میخواد بمیره اما خوشحال بودم معلم ادامه داد گروه بعدی ایوان و میلن گروه بعدی جولکا و نیتن گروه بعدی رز و مکس بعدی الکس و کیم بعدی الیا و نینو اخرین گروه که جفتی ندارع لایلا خوشحال شدم در هدی که میخواستم پاشم بندری برقصم???????????? خانم رالک ادامه داد خوب عضو هر گروه کنار هم میشیننن بازم خشکم زد و گفت مرینت بیا کنار ادرین بشین و لوکا توهم بیا کنار کلویی بشین من که خشکم زده یود تند تند نفس میکشیدم اجاره گرفتم برم دستشوعی و خودمو ازونحا خلاص کنم

از زبان کلویی

امروز بیدار شدم ژانمارک برام صبحانمو اورد (خب بریم جلو وقتی که کلویی بر میگرده) بشتمو نگاه کردم همون پسره بود که گفتم عجب جیگریه ولی این گدا ها لباس پوسیده خشکم زد بعد اومد کنارم نشست اسمش لوکا کوفه بود یه هسه عجیبی داشتم نمیدونم چی بود ولی دوسش داشتم وقتی معلم گفت خب اسمای گروه رو هم میگم مرینت و ادرین =ادرینت لوکا و کلویی = گوشامو تیز کردم خانم رالک گفت لوکویی (الیا و نینو الینو ـ ایوان و میلن ایوالن ـ رز و مکس مکرز ـ جولیکا و نیتن جولیکتن ـ کاگامی و سابرینا کاگارینا ـ کیم و الکس کیم لکس ـ)

از زبان ادرین

گروها درست شد منو مرینت تو یه گروه بودیم من مرینتو دوست داشتم نه به اندازه لیدی باگ اگ

خب بچه ها سوال قبل خراب شد ببخشید دستمون خرد این اخر پارت امید وارم نسنچی عزیز تاییدش کنه و مرسی

نظرات فراموش نشه

فعلا ❤♥