
سالام پارت دومو براتون اوردم😐👩🏻🦯البته میدونم کسی نمیخونه ولی همون جوری ک گفدم من برا دل خودم مینویسم😃😌

خب کجا بودمممم؟؟🤏🏻👀عاها خب یادم اومد:> بریم... نویسنده از اینکه بهش گفته شده بود[معلوم نیس وجود خارجی داری یا ن] ناراحت شده بود ولی ب روی خودش نیاورد و سعی کرد میا رو اورم کنه🙂🍪نویسنده= میا واقعن میخوای همه چیو بدونی...؟!👀☕ میا=... ینی ت همه چیو میدونستی ولی بمن نگفتی؟؟؟😐🗡نویسنده= اگ همه چیو بدونی خودت دلیل اینکه بهت نگفتمو متوجه میشی... حالا خوب گوش کن... وختی گفتم تو دو رگه هستی منظورم این بود: مادر ت ی انسان بود و پدرت ی خوناشام...
وختی مادر و پدرت داشتن باهم ازدواج میکردن مادرت از اینکه پدر ت انسان نبود.. خبری نداشت... بعد ی مدت ت ب دنیا اومدی ومادرت و خونواده مادریت شک کرده بودن ک پدرت ی موجود ماوراعیه... ولی وخدی شک مادرت ب حقیقت تبدیل شد... اون تقریبا تبدیل ب ی بیمار روانی شده بود... و فقط کافی بود ب خونوادش بگه ک پدرت ی خوناشامه تا پدرت بمیره...💀☠️👻 حالا یکم از شرایط زندگی پدرت بگم... پدر ت رعیس ی گروه مافیایی بود ک از خوناشاما محافظت میکرد... پدر ت در واقع برای بدست اوردن غذا ب شهری ک مادرت زندگی میکرد اومد و با مادرت اشنا شد🙂🍡و بقیه ماجرا ها ک خبر داری...👩🏻🦯و حالا اگ پدرت خودش هم میخواست نباید میمرد چون جون همه خوناشاما ب خطر می افتاد... و برای همین پدرت مجبور شد مادرت و همچنین خونواده مادریت و هرکسی ک با اونا در ارتباط بودو بکشه. البته این کار سختی بود ولی وختی پای جون هم نوعاش وسط بود اون از جون و دل مایه گذاشت😄🍭 و حالا اون طبق روال عادی ک مرگ طبیعی باشه مرده...🎃🍷
و در مورد خودم...راستشو بخوای من هم عضو اون گروه مافیایی بودم و هستم😎🧁میا=😐💔..... نویسنده= خوب ببین من ی دختر بیست و چهار ساله هستم ک از چهار سالگی {ب سن انسان ها نوشتم ولی در واقع اون ۱۲۴ سالشه...😐😂🙌🏻} با پدرت اشنا شدم اون ب من امید زندگی داد. منم مث ت پدر و مادر نداشتم و برای اینکه زنده بمونم باید همیشه خون حیونارو میخوردم و همیشه مورد ازار و اذیت هم نوعام بودم...🙂💔🥀و یبار با یکیشون درگیر شدمو دعوا کردم و میشه گف با اینکه ازم بزرگ تر بود ولی داغونش کردم😅💥 و اون موقع پدرت منو دید و فهمید میتونم عضو خوبی از مافیای ماه خونین بشم(اسمش همین بود دیگه؟! یادم رف😐💔😂) حالا هم من اومدم دنبال ت تا ببرمت ب دنیای خوناشاما👻🍷
میا=... من الان فهمیدم پدرم مادرم رو کشته و کلی شک بهم وارد شده لدفا یکم بزار فک کنم😐💔. حدود سه چهار ساعت بعد ک میشه حدودا ساعت چهار صب* میا= اثن ت چرا خودتو بهم نشون نمیدی و اسم واقعیت چیه؟! - اسم من...مگه بهت نگفتم پدر و مادر ندارم؟! ... کسی هم نبوده ک برام اسم بزاره😐💨. میا= خب منم پدر و مادر نداشتم ولی اسم دارم و در ضمن تو (ماه خونین) ت رو چی صدا میکنن😐؟؟؟؟ ینی اونجا هم اسم نداشتی؟😐 - ن من بعد از پدرت خطر ناک ترین ادم اونجا بودم... همه بهم میگفتن خیلی سرد رفتار میکنم برا همین هیشکی جز پدرت باهام حرف نمیزد🙂😅🥀💔
میا= ای وااااااای خوب بگو بابام چیصدات میکرد؟!😐💔-.....
و تامااااااااام😐☘🕸میدونم کم نوشتم😐🕷بیبشخید🙂🧁اگ داستانمو دوس داشتین لایک کنین و نظر بدین هیچ اجباری نیست🙂🍁هییییم امیدوارم خوشتون بیاد...😐🍀
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
درمورد دنیای ومپایرا کمکی چیزی خواستی میتونم کمک کنم
تستت هم خوب بود
🖤🩸
مرسی ممنونم ولی من حتی نمدونم چ دنیایی هس؟😐💔میشه بهم توضیح بدی؟!😐🧁توی تستمم مینویسم...🙂🍃عاااا فک کنم همون دنیای خوناشاما باشح...😐❓اگ امکانش وجود داره دوس دارم بیشتر باهاتون اشنا شم:>
مشکلی نیست
سوالی داشتی بپرس
عوکی...مرسی:>
💜🖤🩸
یه سوال تو واقعا خون آشامی؟
من ک ن:| ولی این دوستمونو مطمعن نیسم:)
عه من تستتو بررسی کردم😍😂
سالام🌱مرسییییی😐😂تست چطور بیود؟!😐🙂🐾🦋 خوشحال میشم اگ خوشتون اومد بگین...🐚🍃