
بریم که داشته باشیم پارت جدیدو 🤗

کوک : الان یعنی چی که رو در ورقه چسبونده نوشته ( اینجا دوتا قانون بیشتر نداره یک : صدات درنیاد دو : خونه رو به گند نکش) بیخیال این شدمو ساعت گوشیمو برای 5:45 کوک کردم چون باید میرفتم تا دنس موزیک ویدیو جدیدو تمرین کنیم آخه ساعت 7 شب فیلم برداری بود رفتم رو تختم دراز کشیدم و سعی کردم به خوابم که یاد اون صحنه ای افتادم که دختره با عصبانیت از زیرزمین اومد بیرون ریز ریز خندیدم چند دیقه ای گذشت که چشام گرم خواب شد... ( اتاق کوک تصویر بالا)

آنید : ساعت نزدیکای پنج بود که هانی ( دوستش) زنگ زد و گفت: مامان بزرگش مرده و کسی نیس به جاش بره کارای رستورانو بکنه ( هانی گارسون رستورانه) بنابر این من مجبورم برم بعدشم گفت : ببخشید پنج صب زنگ زدم آخه روستایی که مامان بزرگم زندگی میکرد آنتن نمیده واسه همین مجبور شدم الان زنگ بزنم بای ______ ساعت نزدیکای 6 صب بود که لباسامو پوشیدم و عزم رفتن کردم اول باید میرفتم بنگاه چون به چندتا مشتری قول داده بودم امروز کارشونو را بندازم از زیرزمین زدم بیرون و رفتم سمت در که یدفعه این علاف طبقه بالایی اومد بیرون سرمو به نشونه ی سلام تکون دادم اونم با سر جوابمو داد و خلاصه هرکدوم رفتیم به سمت جایی که باید میرفتیم
راوی : آنید به سمت بنگاه حرکت کردو کوک هم به سمت کمپانی آنید یه استایل سیاه زده بود اما امروز برعکس هرروز هودی نپوشیده بود چون اگه می خواست بره رستوران باید یه لباس می پوشید که سنگین نشونش بده
کوک : بلاخره فیلم برداری موزیک ویدیو تموم شد و عزم رفتن کردیم البته به خونه هامون نه عزم رفتن به رستوران کردیم توی سنگ کاغذ قیچی من باخته بودم واسه همین من باید پول غذارو حساب میکردم _____ بعد از کلی گشتن تو شهر بلاخره یه رستوران خلوت و خوب پیدا کردیم رفتیم گوشه ترین میز و انتخاب کردیم اعضا نشستن منم گارسون رو صدا کردم ...
آنید : کم کم مشتریا داشتن میرفتن که هفتا مرد قد بلند که دوتاشون قدشون نسبت به بقیه کوتا تر بودن و همشون ماسک داشتن وارد شدن و رفتن سمت گوشه ترین میز رستوران وقتی نشستن لباس یکیشون نظرمو جلب کرد یکم که دقت کردم دیدم کپی برابر اصل لباس علاف طبقه بالایی یدفعه ....
لایک و کامنت و فالو فراموش نشه 😐💜 چالش : این داستانم بهترخ یا نمی خوام نامرئی باشم؟؟؟؟ اگه نمی خوام نامرئی باشم رو نخوندین همین الان برین بخونین 😉
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
خیلییییییییی باحاله نمیتونم طاقت ندارم باید برم پارت ۵ و بخونم 😁
هردوشون خیلی قشنگن ❤
😁💜
وایی جالب بود . 😀😆 هر دو باحالن 🤗🤍
😉✌
ک یکدفعه کرم نویسنده فعال شددددد😐💜✌️
😑💜