خب بچه ها اینم از اون داستان دومی ای که گفته بودم ✨
جونکوک : بخاطر اینکه کمپانی قرض و قوله بالا آورده مجبور شدیم از خونه ای که مال اعضا بود بریم بقیه رفتن پیش خونواده هاشون یا خونه گرفتن ولی چون خونواده ی من داخل سئول زندگی نمی کردن و نمی خواستم نگرانشون کنم باید دنبال یه خونه نزدیک به کمپانی بگردم به چند تا بنگاه سر زدم ولی هیچکدوم نزدیک کمپانی نبودن خواستم برای آخرین بار شانس مو امتحان کنم پس دلمو زدم به دریا وارد بنگاه شدم یه دختره لنگاشو رو میز بود و هدفون تو گوشش بود و خعلی کیوت خوابیده بود رفتم سمت میزو ...
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
84 لایک
عالیییییییییی❤❤
ممنون
😂😂واسه دختره خوشحاله یا خونه ؟😂😂😂
عالیییییییییییییییی برم پارت بعد رو بخونم 🏃 🏃
🤭😁
پارت دوم منتشر شد ♥
واییی خیلی باحاله پارت بدش رو هم بزار 😆😍
باشه 😇
عالی بید:)
قسمت بعدی رو بزار پلیززززز🙏💜
فک کن جالب بشه:/
سپااااااااس
پارت بعد تو صف بررسیه
😐💜
عالی بود زودی پارت بعدی رو بزاریا وگرنه دق میکنم🥺😢
خدا نکنه دق کنی پارت بعد تو صف بررسیه 💜
عالی بود لطفا پارت بعدی
ســ💜ـــپاااااااس