
سلام متاسفانه تستچی جان دوباره پاکش کرددددد😞😞😞 بریممممم
کجا بودیم اهان 🤭 که یهوووو پرید بغلم و اروم اروم سرشو نزدیک کرد و ♥ ( اهم اهم 😐💔 ) همین طوری تو بغلم بود اروم گفتم کوکی: یعنی الان ما رسما........ هستیم دیگه نه 😄 ( بازم اهم اهم 😐💔😂) ا/ت: ارههههه 😆 کوکی: 😍😍😍 مگی و جیمین اومدن بعد از یکم قدم زدن تو پارک از مگی و جیمین خداحافظی کردیم و رفتیم خونه 😁 تو راه خونه ا/ت هی دست روی چشماش می گذاشت کوکی: خوابت میاد 😁 ا/ت: اره یه کوچولو 😴 وایسادم دستمو که دور گردنش بود دور کمرش پیچیدم و اونیکی دستم و بردم زیر پاهاش و بلندش کردم 😄 ( من اب قند می خوامممم 😞) ا/ت: 😅 چیکار می کنی 😍 کوکی: الان راحت بخواب باشه؟؟؟ ا/ت: 🥱 همممم باشه رسیدیم دم در خونه بیدارم کن باشه اوپا 🥱😴 کوکی: باشه که دیدم خوابش وقتی رسیدیم دم در خونه اروم بیدارش کردم 😁
بیدار شد گذاشتمش زمین دستمو گرفت رفتیم تو خونه بابا و مامانش دم در بودن 😞 از زبون ا/ت ای بابا حتما دیدنمون خداااا 🤦♀️🥺 بابام داشت لبخند می زد 😁 بابام گفت که من برم بالا 🥺 نکنه کاری با کوکی داره نه نمی خوام می خوام بمونم اما بابام اجازه نداد بمونم رفتم بالا 😭 استرس داشتم لباسامو عوض کردم و موهامو شونه کردم و باز گذاشتم رفتم دم در بابام داشت با خنده 😄 حرف می زد و کوکی لبخندی رو لباش بود 😊 اخیش نشستم و رفتم تو گوشی 😁 بعد از چند دقیقه کوک با خنده اومد تو رفت لباساشو عوض کرد و بعد پیشم رو تخت نشست 😃 حالش خوب بود 😄 ا/ت: بابام چیکارت داشت 😄 کوکی: گفت که فردا یه مهمونی خونوادگی دارین و گفت که حتما من باید باشم 😃 و مراقبت باشم 😁 همین 😆 ا/ت: برای همین انقدر طول کشید 😐 کوکی: نه یه مسئله دیگم بود 😃 اما قول بده ناراحت نشی 😞 ا/ت: بگوووو جی شده 😥 کوکی: چیزی نشده نگران نشو فقط مامان بابات مجبورن برای 1 هفته یا 2 هفته یه سفر کاری برن 😞 ا/ت: اهان بهش عادت کردم قبلا خیلی تنها بودم ولی الان تو هم اینجا کنارمی نه از چیزی نمی ترسم نه تنهام 😁😍 کوکی اروم دستاشو باز کرد منم رفتم تو بغلش 😁 دیگه شب شده بود قبلش سفارش لباس های مهمونی پس فردا رو دادم 😍 و بعد گرفتیم خوابیدیم
پیام بازرگانی: برنج طبیعت 🌼🌾🌸🌲🌳🌷🌸🌸🌸☘️🌻🌵🌼🌸🌴🌷☘️🥀☘️🌱🌵🌵🌼🌵🍚🍚🍚🍚🌸🍚🍚🌼🌵🌸🌼🌵🌼🥀🌷🌸🌺🏵🌹🌸🥀

پس فردا فهمونی ساعت 7 شب بود الان ساعت 5 باید اماده شم رفتم حمام و بعد موهامو سشوار کردم و خرگوشی بستم 🐰 و یه تاج گذاشتم رو سرم ( عکس بالا 🌸) گردنبندی که کوکی بهم داده بودو گردن کردم 🌺🌸🌺🌸🌺🌸

بعد نوبت لباسمه ( لباس عکس بالا 🐰) یه رژ البالویی زدم و دیگه اماده اماده بودم 🌸🐰 که یهو دست یه نفر دورم حلقه شد در گوشم گفت 😍 کوکی: من با تو چیکار کنم که انقدر کیوتی 😍 دستاشو باز کردم و برگشتم روبش و گفتم ا/ت: من با تو چیکار کنم که انقدر عاشقی بانی کوشولو 😍🐰🐰🐰🐰 کوکی: خودت کوچولویی 😒 اروم رو نوک پاهام وایسادم و گونشو ♥ ( اری دیگر😐💔) عه وا ساعت چنده اخیش 6:00 چقدر زود گذشت 😐💔 کوکی نشسته بود رو تخت و با گوشیش ور می رفت رفتم کنارش نشستم و به گوشیش نگاه کردم 😐💔

همنطور که به گوشیش نگاه می کردم زمان مثل برق گذشت یهو صدای در زدن اومد درو باز کردم مامانم بود گفت بدویید بیاد دیگه الان دیر می شده با تمام قدرت دویدیم و سوار لیموزین (درست نوشتم 😐 ) شدیم 😐💔 رسیدیم من کوک دست در دست هم وارد شدیم یه مجلس خیلی بزرگ بود همه نیلی تحویلم می گرفتن داشتم بع سمت میز می رفتم که یکم چیزی بخورم که خالم جلوم سبز شد کوکی کنارم بود خاله ا/ت 💚 پسر خاله 🤍 ( کی تو پارت های قبل قلب سفید بود 😐💔) ا/ت 💙 کوکی 💜 💚 سلام عزیز دلم خوبی پریدم بغلش و گفتم 💙 خاله وندی 😍 دلم براتون تنگ شده بود 😁😁😁😁 💚 منم همین طور عزیزم خوبی 💙 خوبم ممنون خاله جون سوآ چطوره 😍😍😍 💚 اونم خوبه راستی می خوام با پسرم اشنات کنم 😁 💙 خاله شما که پسر ندارین 😳 💚 دارم پسرم بعد 12 سال از نیویورک برگشته 😁 💙 اهان باشه 😁 💚 سوهووووو بیااااا ( بعــــله 😐💔) 💜💙 سوهو 😨 🤍 چی شده مامان 😊 💚 با دختر خالت اشنا شو من کار دارم بای بای بچه هااا 😊 ( خاله کودک 😐داریم ما قند عسل داریم ما 😐💔) 💙💜 سلام 🤍 سلام عزیزم 😍 سلام جومونگ کوک 😒🥱 💜 هی کاری نکن زخم صورتت و بیشتر کنم 😡 🤍 وای وای ترسیدممممم 😡 💙 کوکی بیخیال خب سوهو ما میریم 😁😁😁😁😁😁😁 بازو کوکی رو گرفتم و رفتیم پیش مامان بابام که صدامون می کردن 😁😁😁😁😁😁😁😁💚💚💚💚💜💙🤍💙💚💙💚💜💙🤍💙 ( این عکس کوکی تو مهمونی عکس خود تست هم هست 😁)

خب تموم شد امید وارم خوشتون اومده باشه 😁😁😁 با تشکر از همتون 💜💜💜 قسمت بعدی خیلی خفن خواهد بود 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 پس به خاطر این کیوت لایک کن و کامنت بزاررر و یادت نره چالشو انجام بده 🐰🐰🐰🐰🐰🐰💙💙💙💙💜💛❤💙❤💚❤💚💛❤❤💜😁😁😁😁😁😁😁
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
رايتي جوا ج چ: ارهههههههه حتماااااااا😅
😘😊😁😘😊😁😘
راستی ج چ: ارههههههههههههههههههه😅
چشم حتما ممنون بابت جواب چالش
عالییییییی 🙃 پارت بعد پلیز
مرسی 😁
ممنونم عزیزم تو برسیه عزیز دلم 😘😘😘😘
عالی بود🍓🍫
منتظر پارت بعدی هستم 🍎🎈
چالش :آره حتما 🎈😍
تنکس منم منتظرم منتشر شه ممنون بابت جواب دادن چالش😘😘😘😘😘😘😘
داستانت خیلیییی قشنگ بود
لطفا پارت بعدی رو زودتر بزار
ممنونممممم تو برسیهههه 😘😘😘😘😘😘😘
عالیییییییییییییی بود🍫♥️🦄🌈
لطفا پارت بعدی رو بزار
به روی چشمممم تو برسیهههه 🤣😂🤣😂🤣😂🤣😘😘😘😘😘