ادامه:
.....:
از جام بلند شدم کمرم یخورده درد گرفته بود.همش مجبور بودم کار کنم و به امور مجتمع رسیدگی کنم ولی اون شریک مجتمع که ازش متنفر بودم باید میرفت تفریح و خوشگذرونی عههه این اخه چه زندگی که من دارم اگه خاله اون بچهی خنگ رو نمیاورد و به سرپرستی قبول نمیکرد من الان وضعم این نبود. داشتم با خودم کلنجار میرفتم که....
صدای در اومد من:بله کیه؟ خدمتکار: سلام منم خانم براتون قهوه اوردم. هوفی کردم و رفتم سر صندلی نشستم:بیا داخل. اومد سمتم سلام خانم خسته نباشید براتون قهوه رو اوردم. من:ممنون بزارش اینجا برو .خدمتکار:چشم خانم. قهوه رو گذاشت و تعظیمی کرد و به سمت در رفت با نگاهم دنبالش میکردم درو بست. همش حس خفگی میکردم دوباره از رو صندلیم پا شدم و به سمت پنجرهای که پشت سر میز کارم بود رفتم و به بیرون نگاه کردم. کلی پرنده اونجا پر میزدن و اواز میخوندن به پایین نگاه کردم خیلی دور بود تو فکر فرو رفتم. همهی فکرم شده بود مجتمع و کمپانی red همهی همش. یادم اومد که امروز باید حقوق همهی کارکنا رو بدم به مشاور مالی مجتمع سپرده بودمش. صدای در اومد. همیشه اینجا شلوغ بود و هر دیقه یکی میومد. من:بفرمایید. نینا: سلام خانم هیتومی مدارک و پروندههارو براتون اوردم بفرمایید. از نینا تشکر کردم چون نمیخاستم ببینه چیه گفتم که مرخصه و میتونه بره. پرونده رو باز کردم و مدارک روهم تک به تک مرور کردم:تازه متوجه شدم هوم خانم پارک سو دو*ست دخترشی پس منتظرم بمون که اومدم دنبالت...
عالیییی😍❤
مرسی 💜
شوگا؟!😐
گفته بودم از مکنه لاین باشه😐😂
اوک اشکال نداره گود:)
سفارشی نداریم از همون اول انتخاب شده بود😂
عاولیییییی بود😐✋
پارت بعدی رو موخام😐✋
اوک تنکس🙂💜
اععععع پس اون دوست ناشناس شوگا بوده😀
درود بر تو دروووود که زود زود پارت ها رو میزاری
بوس به دستت🌈🌈😂
پارت بعدی رو هم زود بزار اجی گیلاسی من🍒
پارت بعد دیر میاد قربونت😂💔
عالیییییییییی 💜💜
ممنون 💜
خیلی عالیه ممنون
ممنون 🖤
عاااالي پارت بعدییییی💜💜💜💜
ممنون😍🖤