
اینم از پارت چهار همچانان امیدوارم به ترتیب منتشر بشه
یکیشون موهام رو گرفت و محکم کشید سمت پایین. با کمر خوردم زمین. جفتشون پا هاشون رو گذاشتن روی دستام تا نتونم فرار کنم . یکی شون دختر بود و اون یکی پسر . هر دو تا شون ماسک زده بودن و قیافه هاشون معلوم نبود . سر تا پا سیاه پوشیده بودن و ماسک محکم روی صورتشون باعث میشد صداشون قابل تشخیص نباشه.
اما رونالد تو حدس زدن صدا ها مهارت داره و می تونه از صداشون بفهمه چند سالشونه.حتی اسمشون چیه. می خواست به من بگه که اونا کین اما دختره هفت تیرش رو در آورد و رو به من گرفت و به رونالد گفت : « اگه به کسی چیزی بگی می کشمش » رونالد چند لحظه ساکت شد. دودل مونده بود با تعجب نگاش میکردم که تسلیم شد و گفت : « چشم چیزی نمی گم » پسره خندید و گفت : « خوبه میبینم که عشق کار دستت داده » گفتم : « چی؟ عشق ؟ اونم رونالد به من ؟ »
پسره گفت : « آر...» دختره گفت : « چیزی نگو» پسره گفت : « ا..م باشه....خب دیگه اینا بمونه برای بعد . ما فعلا کار داریم . باید این دختره رو ببریم سازمان » دختره گفت : « به نظرم پسره رو هم ببریم . می ترسم لومون بده . رئیس هم میتونه کارش رو با دختره انجام بده......خب من دست دختره رو میبندم تو هم پسره رو بی هوش کن خیلی بهش مشکوکم » پسره پاش رو از روی دستم برداشت.کار اشتباهی کرد چون با آزاد شدن یکی از دست هام تونستم خودمو آزاد کنم
به دختره حمله کردم و بعد از یک دقیقه به سرعت خلع صلاح شد . تفنگش رو تو دست خودم گرفتم و چاقوش رو محکم پرت کردم سمت سقف . رفت بالا و توی سقف فرو رفت . هفت تیر رو گرفتم سمتش که گفت : « داداش تو فرار کن نگران من نباش » من و رونالد هم زمان گفتیم : « داداش؟ » تعجب کردم. چون تو سازمان کسی رو نداریم که خواهر یا برادر داشته باشه. این از قانون هاست چون دردسر ساز میشه.البته مورد من فرق میکرد. تو این فکرا بودم که پسره رفت سمت در و فرار کرد.با یه نشونه گیری دقیق طناب های دست رونالد رو باز کردم و گفتم که بره دنبالش.
رونالد با سرعت به سمت بیرون رفت . من هم برگشتم سمت دختره و گفتم : « وقتشه بفهمم کی هستی . » وقتی می خواستم ماسکش رو بردارم گفت : « اگه جرعت داری برش دار » چیزی نگفتم و فقط آروم ماسکش رو برداشتم و..... نه نه نه . این امکان نداشت . نمی تونستم باور کنم
خب اینم از این . میدوارم خوشتون اومده باشه . نظرو لایک فراموش نشه چالش : دوست دارید داستان چه جوری تموم بشه
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
الیا جاسوس