اینم از بخش هفتم داستان.امیدوارم لذت ببرید
اون دقایق عاشقانه اون دو نفر گذشت و در عوض همه رو یاد عشقشون انداخته بودن❤اون ادمهای مجسمه شکل به حالت اول خودشون برگشتن و واسه من همین یه چیز کافی بود.?نمیتونم بگم دقیقا ولی تقریبا نزدیک صد نفری بودن.پری دوباره ظاهر شد(افرین،کارتون عالی بود.همینطوری ادامه بدید تا مردم هما نجات پیدا کنن.?)گفتم(نگرا نباش،تو نمیگفتی هم اینکارو ادامه میدادیم?)همه خیلی اروم لبخند زدن.چه کنم ،دیدار اول خوب نبود،واسه همین دیگه خوشم نمیومد.?بعد یه حفره ای رو ایجاد کرد.همه اون ادمها رو با خودش برد.نمیدونم کجا ولی امیدوارم بلایی سرشون نیاد?
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
پاسخ نامه
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
سلام به همه??...عزیزانی که دارن این بخش رو میخونن لطفا صفحه 2 رو نخونید به خاطر اینکه حواسم نبوده دو بار تایپ شده.ممنون بابت دقت.