با صدای مامانت از خواب بیداری میشی که میگه مرینت پاشو گوشیت برای پنجمین باره که داره زنگ میخوره به مدرسه دیر میرسیا!!! بلند میشی میری پایین که صبحانه بخوری بعد میری لباسات رو عوض میکنی که بری مدرسه سر کلاس نشسته بودی که الیا با یک قیافه داره از هیجان منفجر میشه بهت نگاه میکنه بهش میگی چی شده؟با کلی ذوق میگه که تازه فهمیدم دختر کفشدوزکی و گربه سیاه چند سالشونه!!!!! همون موقعه ادرین نینو میان و سر جاشون میشینن الیا ادامه میده میگه دختر کفشدوزکی یک دختر ۱۵ ساله هستش که تو مدرسه ما درس میخونه و ادرین سریع سرشو برمیگردونه الیا ادامه میده میگه گربهس یاه هم یک پسر ۱۵ ساله هستش که تو مدرسه ما درس میخونه یکم ترس برت میداره (ولی زایه بازی در نمیاری) تا میای یه چیزی بگی خانم بوسیه کیاد سر کلاس دیگه نمیتونی چیزی بگی وقتی کلاس تموم شد میری خونه تیکی از کیفت میاد بیرون و میگه الیا خیلی مشتاقه تا بفهمه کفشدوزک و گربه کیا هستن باید مواظب باشی و تو هم تایید میکنی بعد یه صدای بلدی میاد....
دنبالی دنبال کن
به تست های منم سر بزنید
???????.زحمت نشه برات
چرا آخه شما ها کپی میکنید.کسی که لذت نمیبره. اینجوری این همه زحمت نویسند هم با یه سوت به نام خودتون میکنید. لطفا یکم خلاقیت از خودتون داشته باشید .
همش کپی? از خودت بنویس
دقیقا خط به خط داستان منو نوشتی کپی کار
اولا دوست داشتم تقلید کردم دوما من از تو ۲ سال بزرگ ترم پس درست صحبت کن
سن مهم نیست.مهم ادبه.بعدم بهار اینهمه زحمت
می کشه که امسال تو بیان کپی کنن.واقعا برات متاسفم.