اینم پارت دهم. امیدوارم لذت ببرید. و اینکه من پارت یازده به بع رو ننوشتم پس ایده هاتون رو برام ارسال کنید و بگید تا چند پارت داستانو ادامه بدم. با تشکر?
از زبان لیدی باگ: آهن سرد رو دور دستام حس میکردم. دستام با زنجیر به نرده بسته شده بود. سرمو گرفتم و مالیدم خیلی درد میکرد. پوستر بازی های رایانه ای رو دیدم. و بعدش سرمو برگردوندم و کت بلانکو دیدم. کت بلانک: بیدار شدی؟ زود بیدار شدی. لیدی باگ: چرا اومدیم اینجا؟ کت بلانک: چون اینجا جاییه که همه چیز شروع میشه و من خود واقعیمو پیدا میکنم.
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
8 لایک
سلام سازنده تست هستم پارت آخر قسمت یازده نیست اما من تا سه روز به علت تعمیرات اینترنت نمیتونم پارت بزارم . اما بعد سه روز حتما پارت دوازده و سیزده رو طولانی قرار میدم.
خیلی زیاد شد همین بعدی تموم کن
نو تا پارت 100 ادامه بده واقعا با استعدادی .
عالی بود