رایلی آدامسون

رایلی آدامسون رمان خارق‌العاده از شیون میر نویسنده کانادایی چیزی از شاهکار کم نداره ولی خب راستش یکم داره ولی بزارید از خوبی هاش شروع کنیم.

داستان راجب دختری با استعداد ردگیری که از سوی پدر و مادرخواندش به اتهام قت⚡ل خواهر کوچیکش طرد می شود و از این سو با ژیزل اشنا می شود؛ غیب گویی که قبول می کند در کشف استعداد اشی کمکش کند به اون و دختری به اسم میلی بعد ها هر دو دختر تصمیم می گیرند تا زندگیشون وقف پیدا کردن بچه های گمشده کنند.

اتفاقات داستان جالبند و خیلی هم تکراری در قابل پیش بینی نیستند و همه شخصیت ها هم بعد ها به داستان گره می خورد روابط پیچیده می شود، تصمیمات سخت تر ،تلفات بیشتر. طوری این داستان پر از زندگی است که می توان با صرف نظر از ماورا الطبیعه اش کاملا به زندگی عادی تشبیه کرد.

به طور مثال رابطه رایلی با مامورF.B.I لیام اوشی :در ابتدای داستان رایلی اون رو مردی اعصاب خورد کن که ده سال از ده سال دنبالش بوده تا قا⚡تل خواهرش بودن رو گردش بندازه و شکستش رو تماشا کند اما در اخر کتاب رایلی احساسی رو حس می کنه اما وقتی تصور می کند که میلی بار دیگه دست به کار شده تا کسی دیگه رو تسخیر خودش کند سعی می کنه به این قضیه توجه نکند تا وقتی که متوجه می شود....

همه ش تصورات خودشه و لیام هم میلی دوست نداره اما رایلی روچرا... همه چی خوبه تا وقتی لیام تبدیل به یک گرینه می شد و تصمیم می گیره توی جنگل زندگی کنه آره سخته ولی خودش میگه :"باید از دختر محافظت می کرد حتی اگر به بهای ترکش بود .." از شانس خوبش از نوع آلفا بود داشت سعی می کرد که به خوش مسلطه بشه که دوباره با رایلی باشه تا وقتی که میلی به بردگی می گیرهش آره زندگی سخته بعد خون اشامی به اسم فریس آزادش می کند تا وجه انسانیش بمیره و رایلی متعلق به اون بشه ولی رایلی اون رو برمی گرداند و عشقشون تا وقتی که مرگ اون ها رو از هم جدا می کند ادامه داره...

حالا می رسیم به بزرگ ترین ایراد کتاب : زمان مثل این که حساب کتاب زمان توی این کتاب با دنیایی واقعی خیلی فرق داره مثلاً لیام ۱۰ سال رایلی رو تعقیب می کرد بعد وقتی میره رایلی به میلی می گه :" نه ، ما باهم خاطراتی داریم که با هیچ کس دیگه نمی تونم داشته باشم"بیخیال شما یک روز فقط یک روز باهم بودید مگه این که 10 سال تعقیب شدن رو حساب کنیم

یا مثلا لیام بعد ده سال به این نتیجه رسیده که ردیاب به ماشین رایلی نصب کنه بیخیال و توی کتاب هیچ چیزی درباره سن این دو نفر نمی گه فقط می دونیم وقتی رایلی 16 سالش بوده و لیام ده سال رایلی تعقیب می کنه همین ....