لیدی نوار 17

سلام اینم قسمت 17

کت نوار تا خواستم بر م آلبا کت نوار 😳 کت آ آلبا ببین برو آدرین رو پیدا کن مرین ت نمی تونه 🙂😟 کت با شه🙂 آلبا ممنون 🙂 آدرین باید بر م خونه 😿 پلگ کوزن😟🐾 پلگ آ آدرین بیا 🧀 آدرین رفتم خونه 🏢 آلبا آدرین 😟 آدرین برو خونه نینو تنها 😞 آلبا اما 😟 آدرین برو 😞 آلبا باشه 😟 آلبا رفتم خونه 😞 آدرین رفتم تو اتاق مرینت نشسته بودم زانو هامو بغل کرده بودم گریه می کردم 😭 تا آدرین اومد تو اتاق رفتم بغلش کردم اونم بغلم کرد 💑 تو بغلش گریه می کردم 😭💑

مرینت صبح پاشدم دیدم تو بغل آدرینم بلند شدم دست و صورتم رو شستم تا می خواستم بر م اشبز خونه زینننننننننننگ در رو باز کردم دیدم مامان و بابا من و خواهر و برادر اومدن

قرار بود عکس خانواده مرین ت رو بزارم اما قبول نشد تو پارت بعد می زارم

مرینت بعد احوال پرسی براشون قهوه بردم مادر مرینت آدرین کجاس مرینت هنوز خوابه مادر مرین ت ببخشید بیدارتون کردیم مرینت نه بابا من تازه پاشدم گفتم صبحانه درست کنم صداش کنم مادر مرین ت عزیزم از دانشگاه چه خبر مرین ت هیچی رفتیم با برادر آدرین دیدار کردیم برادر مری پوژژ(قهوه رو ریخت بیرون ) برادر مری پیتر مرینت اهم برادر مری ماجرای لابلا مرین ت اهم برادر مری دعوا مرینت آره ولی آشتی کردیم (چقدر رک مرین ت چاکریم ) خواهر مری خواهر چقدر چاق شدی مری نه نه این با اون فرق داره که یهو مادر مری می ره مری رو بغل می کنه مادر مری عزیزم چرا زود تر نگفتی پدر مری وای خدایا شرکت برادر مری مبارک خواهر مری چی چی چرا :؟؟؟؟ برادر مری توضیح میده خواهر مری ای من فدات شم خواهری مرینت خب دیگه من بر م آدرین رو بیدار کنم 😅

مرینت رفتم تو اتاق دیدم آدرین خوابه کنارش نشستم دستم رو روی سرش کشیدم آدرین چی شده مرینت پاشو آدرین آدرین هاو ساعت چند مرین ت 11 آدرین آها آدرین ببخشید باید زود تر می گفتم مرین ت هم آدرین منو به عنوان گربت ، پدر بچت ، همسر آینده قبول می کنی مرینت رفتم بغلش گفتم آره خواهر مری رفتم بالا دیدم مرینت رفته بغل آدرین مرین ت وای خواهر مری اشکال نداره فقط دفعه بعد درو ببندین مرین ت.......

ممنون که همراهم بودین 💋🎶 لایک و نظر فراموش نشه 👼🙂 اگه فالو کنین ممنون میشم 🐼💑