
خودتون بخونید ببینین چی میشه (:
جیمین : وقتی در خونه رو باز کردم رزا و رزی با چشمای پر از اشک به سمتم اومدن و بغلم کردن * دخترای من چرا گریه می کنید؟ رزا= بابا مامانم با ما قهر کرده نمیزاره بریم ببینیمش😢 رزی = فک کنم ما اذیتش کردیم😢 * نه شما ها مامان رو دوست دارین مگه میشه اذیتش کنید، برید اتاقتون بخوابین من با مامانتون حرف می زنم دوتاشون= بابا ولی ما گشنمونه * مگه شام نخوردین؟ رزا= نه مامان قهر کرده باهامون گفت دیگه مامان ما نیست بعدشم رفت تو اتاقش * اوف باشه برید اتاقتون الان شام درست میکنم رزی= مرسی بابا جون و یه بوس از لوپم کرد و رفت. این دوتا واقعا فرشته بودن با اینکه فقط 4 سالشونه ولی خیلی مهربونن دقیقا مثل لونا. حالا باید برم ببینم چی باعث شده خانم خوشگل من قهر کنه در رو زدم= اجازه هست صدایی نیومد خواستم خودم باز کنم که فهمیدم قفله * لونا میشه درو باز کنی؟ # برای چی اومدی خونه ؟ ها؟ شبم تو اون کمپانی لعنتی میموندی ؟ * لونا درو باز کن باهم حرف بزنیم # من دیگه حرفی با تو ندارم متنظر بودم بیای پیش رزی و رزا تا من برم * چیییی؟ کجا می خوای بری؟ # میرم المان پیش خانوادم * ولی من و دخترا خانواده ی تو ایم # دخترا شاید ولی تو دیگه نیستی * لونا درو باز کن وگرنه درو میشکنم # ها چی می خوای بگی
لونا : جیمین اومد تو اتاق و درو بست و قفل کرد منم نشوند کنار خودش روی تخت * حالا کامل بگو چی شده # یعنی الان خودت نمی دونی؟ * نه # ببین جیمین من تو رو توی 24 ساعت همش 8 ساعت می بینم که از اون8 ساعت 5 ساعتش رو می خوابی ، من نمی تونم تنهایی بچه هارو بزرگ کنم بخدا منم ادمم تحملمم حدی داره دیگه نمیکشم هم کارای خونه رو بکنم و کارای خودم رو بکنم و هم ترجمه کنم هم به دخترا برسم هم غذا درست کنم. رزا و رزی همش منتظرن یه برنامه داشته باشی تا تو رو از تو تلویزیون ببین خودت فکر کن اصلا برای اونا پدری کردی، تاحالا شده باهاشون بازی کنی ازشون بپرسی چی می خوان مشکلی دارن ندارن یا تو کاراشون کمک کنی، اونا دخترن نیاز دارن که با پدرشون وقت بگذرونن اینو میفهمی من چی تو این 2 سال شده بیای بگی بیا باهم بریم بیرون یا شده بیای بگی مشکلی دارم ندارم، ها؟ جواب بده دیگه، من با تو ازدواج کردم که تکیه گاهم باشی ولی تو، تو این دو سال کلان ما رو فراموش کردی. ما به تو نیاز داریم ولی تو نیستی.
* ببخشید من یه مدت خیلی در گیر کارام بودم قول میدم از این به بعد بهتر باشم # من نمیدونم می خوام چند وقت تنها باشم میرم اپارتمان خودم ، یه هفته محلط داری تو این یه هفته اگه تونستی درست برنامه ریزی کنی بر میگردم ولی اگه نه طلاق میگیرم از روی تخت بلند شدم و رفتم چمدونم رو برداشتم و از اتاق اومدم بیرون که دیدم رزی و رزا با چشمای پر از اشک دارن نگام میکنن رزا = مامان ما کار بدی کردیم که داری میری # نه دخترم شما کاری نکردبن رزی= پس چرا داری میری # برام یه کاری پیش اومده بابد برم دوتاشوم= نه مامان نرو 😢😢😢😢 اگه تو بری کی پیش ما میمونه # باباتون هست رزا= ولی بابا که اصلا خونه نمیاد # نمیدونم برین با خودش حرف بزنید من میرم از در خونه اومدم بیرون و صدای گریه ،منم گریم گرفت ولی جیمین باید تنبیه میشد و این بهترین راهش بود ، دخترا خیلی اروم بودن و جیمین میتونست راحت باهاشون کنار بیاد.
جیمین : حالا من چیکار کنم، لونا حق داشت من این چند سال خیلی ازشون دور شده بودم ولی تو این یه هفته خودم رو ثابت میکنم بهش ، با صدای گریه دخترا به خودم اومدم سریع از اتاق در اومدم بیرون * چیشده شده دخترا؟ رزا= بابا چرا گذاشتی مامان بره رزی = من مامانم رو میخوام 😭😭 * رزی عزیزم گریه نکن من پیشتونم ، مامانت و یه کاری داشت باید میرفت زود بر میگرده رزا = بابا من خیلی گشنمه😭 * باشه چی دوست دارین درست کنم فقط گریه نکنید رزا = من پیتزا می خوام رزی= من مامان رو میخوام ، میخوام برم پیش مامان😭 * عسلم مامان زود بر میگرده باشه؟ حالا هم اون چشمای خوشگلتو خراب نکن باشه؟ رزی = باشه * افرین ، الان زنگ میزنم برامون پیتزا بیارن قبول؟ دوتاشون = قبول
لونا : خوبه هرچی باشه از گریه کردنشون جلو گیری کرد. رزی خیلی حساسه ولی رزا ذهنش از خودش خیلی بزرگ تره و همه چیز رو درک میکنه. با اینکه دوقلو های اینه این ولی از لحاظ رفتاری خیلی باهم فرق دارن ، امیدوارم تو این یه هفته زیاد ناراحت نشن. جیمین : توی اتاقم روی تخت بودم که یهو در باز شد دوتاشونم اومدن پیشم * چرا نخوابیدین رزی = اخه مامان همیشه پیشمون می خوابید بعد اینکه ما خوابمون برد میرفت بعضی وقت ها هم همونجا پیش ما می خوابید اوف لونا چقدر حق داشت سر و کله زدن با اینا خیلی سخته * باشه بیاین اینجا پیش من توی بغلم بخوابین رزا = ولی ما دیگه بزرگ شدیم رزی بیا بریم خودمون می تونیم بخوابیم رزی = نه من نمیام میترسم میخوام پیش بابا باشم رزا = بیا بریم رزی= نههههههههههههههه * برای چی دعوا میکنید امشب دوتاتونم بیاید پیش من بخوابین تمام حالا بدویین بیاین بغلم
خب دوست داشتین؟ خوبه ادامش بدم؟ لطفا تو کامنتا بهم بگید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی
عااییییی
خیلی خوب بود حتما ادامه اش بده🤩
آره ادامه بده عالیه😍
وای آره ادامش بده عاااللییی بود😀😍
دختر تو معرکه ای⭐
عاشق داستان شدم❤️😋
خواهش می کنم ادامه بده🙏🏻🐷
خیلی دوست دارم ادامشا یخونم
پارت بعد لطفا عالی بود به تستای من سربزنید
ادامه بده
ممنون💙
باخال بود اره ادامه بده
مرسی💙