جادو ی تو ۴ تنها

زنگ اخر: ادرین داشت داد میزد:آخه کی به تو گفته ما هم رو دوست داریم؟! -اگه دوسش نداری چرا روز اول میخواستی خودت رو بهش ثابت کنی؟ ÷خب -چی داری بگی؟ ÷امم -ادرین! ÷باشه باشه، من دوسش دارم (ری اکشن مرینت و ادرین عکس اسلاید)

یعنی مرینت مثل یوز ایرانی دوید غیب شد ها غیب

خب من بلم و تنها پریه شهر نیستم خواهر برادر م هم هستن باید به موز قول بدم هیچی رو لو ندم

در کافه: ÷نمیخوای حافظه ام رو پاک کنی؟-چرا من؟ ÷چون فقط تو اینجا پری هستی-داری میگی من مری و لیدی رو از حافظه ات پاک کنم؟ من پری ام ساحره نیستم!÷ولی یه بار شدی! -(دستاش رو رو میز کوبید) نمیتونی ، این راهش نیست چرا به پدرت نمیگی یه کاری برات کنه؟ یا چرا سعی نمیکنی باهاش روبه رو شی؟ من هم بهت کمک میکنم اگه بخوای باهاش رو به رو شی! ^ بل !-من هنوز کار دارم!^ایشون کین؟-همون موز اعظم÷چی؟

-بروک موز ، موز بروک ÷ من اسم دارممممم! ^سلام من بروکم برادر کوچیک بل ÷چی؟-ما دو ثانیه اختلاف سنی داریم ÷دو قلوئین؟ پس بگو چرا انقدر شبیه همین (عکس این اسلاید بروک )

فردا تو مدرسه:معلم :بچه ها این ... - داداشیییی +بروک! ^مرینت، خیلی وقت بود ندیدمت ، حال بر.. -هیسسسس!^آها، بله درسته +هنوزم چند بار میگی ؟ ^اره بله اهوم +فهمیدم، فهمیدم ⊙شما هم رو میشناسید؟(بچه ها این علامت معلمه⊙)+-^اره

-بروک برادر من و دوست مریه

⊙اوه که اینطور،زنگ خورد میتونید برید ^زنگوله بیا بریم خونه ☆زنگوله؟(این یعنی همه ☆)- معنی اسممه

●ببین کی اینجاست ، بل و بروک هانی ، نگین رو بدین حالا!

-تو ؟!!●من میخوام لوییزا رو برگردونم بل ، تو اون رو تو گردنبند حبس کردی ولی من برش میگردونم(گردنبندی که لوییزا تو بود عکس اسلاید) - هرگز !