جادوی تو پارت ۲ من میدونم

کامنت بدین خوبه یا بد

-تا حالا ابر شرور نشنیدین؟ مری:شنیدیم ولی معمولا تو لندن و کمیک ها -اوفففففف، به جادو اعتقاد دارین؟ همه:نچ!! -(زیر لب) اعتقاد پیدا میکنین😊

گفتم:برین خونه و مخفی شین مگه اینکه ضروری باشه + ا..... با ..........باشه همه رفتن پرواز میکردم و باد رو لای مو هام حس می کردم یهویی....

گیر افتادم یه غول ترسناک بود با نگاه کردن به دسبندش فهمیدم لایلاس نادیا هم اونجا بود😊 خدایا مرسی داد زدم: بچه ها کمک میدونم میدونم اولین بارتونه ولی بهتون نیاز دارم! اییی! بالهام ! کمکککککک! از زبان مرینت: اون پری داشت له میشد باید یه کاری کنم آه تیکی اسپاس ان از اتاق زدم بیرون رفتم سمت برج ایفل خواستم با یویو برم بالا که صدای ایی شنیدم روم رو کردم اون ور یه پسر احمق مطمئنا اون همکارم بود +هی حالت خوبه؟ -چی؟ +نیم ساعت صداتون زدم ،اوه خودم رو معرفی نکردم من کت نوارم😸 و شما؟ -نمیدونم ، یه ادم دست و پا چلفتی احمق ؟ +ها؟ -هیچی بیخیال بریم کمک اون پریه

از زبان بل: اخیش اومدن -کجا بودی دختر ؟ ۷ بار زنگ زدم بهت +چی؟ من حتی تو رو نمیشناسم -هانی بل هستم یه پری که همه ی راز هات رو میدونه، هویت اصلیم هم میفهمی هم تو هم مستر بِنانا ×اسمم کت نواره -باشه بابا، تو خوبی، بال هام شکست اگه خورد بشه باید دو هفته بستری شم به علاوه تنها راهنماتون منم، پس ....... بدویییییییییییییین!!

لطفا پیغام بذارین :سلام خانم دوپن چنگ هانی بل هستم میخوام ببینمتون امروز کنار چرخ دستی اندره

-سلام + سلام ، با من چیکار دارین؟ -بشین ، من میدونم تو کی هستی ، بانو ی معجزه! + نمیدونم راجب چی حرف میزنی(عکس این اسلاید) -من یه پری ام ، و باید زیر نظرم باشی چون من یه چیزایی میدونم که تو نمیدونی فهمیدی ؟ +تو کی هستی؟ -بل ، بل هانی