معرفی داستان یک طرفه

سلام گلای تو خونه من اومدم با یه داستان که بنظر خودم خیلی زیباست امیدوارم شما هم بپسندین. فعلا اومدیم با معرفی شخصیت های داستان تا بعد برسيم به خود داستان پس‌برو که رفتیم

اولین شخص شخصیت اصلی داستان ینی محمد محمد برادر کوچکتر یک خانواده ۴ نفره است که کلا ۱۵ سال سن بیشتر‌نداره و به قولی هنوز دهنش بوی شیر میده

شخصیت دوم اسمش لیلاست که برادر محمد هستش و ۲۰ سال سن داره و زیاد هم با کسی گرم نمیگیره و بیشتر توی خودشه

شخصیت سوم ینی پدر خانواده اسمش حامد هستش که ۴۵ سال سن داره و خیلی ادم‌ شوخ و خون گرمی هست و در خانواده همیشه تلاش میکنه که ارامش حفظ بشه

شخصیت چهارم ینی مادر محمد اسمش زهراس که پرستاره و در دوران کرونا ۲ بار کرونا گرفت و تا حد خدابیامرز شدن هم رفت اما خداروشکر فوت نکرد

نفر‌ پنجم دوست زهرا ینی فروغ که از دوران دانشگاه باهم دوست هستند و نزدیک ۲۴ ساله که باهم دوست هستن حالا‌چرا دوست مامان محمد اينجاست چون قراره محمد اینا با خانواده چند روزی از شهرکرد که خونشون هست برن خونه ی فروغ که دزفوله

نفر ششم فرهاد که شوهر فروغ هم هست و تقریبا ۹ ساله دوست پدر محمد هم هست فرهاد به دلیل خون خوزستانی که در رگ هاش داره‌خیلی ادم شوخ و خیلی ادم باحالیه(البته به بقیه برنخوره🤭)

نفر هفتم ینی علی که پسر فرهاد و فروغ هستش اون هم‌ مانند لیلا زیاد گرم‌نمیگیره و بیشتر تو لاک خودشه اما همونطور که گفتم خون خوزستانی تو رگهای جاریه پس باید ادم خفن و باحالی باشه

نفر هشتم پریاست که کوچکترين بچه خانواده فروغ و فرهاده خيلی دختر خون گرم و اجتماعی و ماشالا زبون درازه که با خواهر محمد ینی لیلا دوست هستن(فقط محمده که با علی دوست نیس😂🤦🏻‍♂️)

نفر نهم اسمش یکتاست که دختر دایی پریا هست و خیلی دختر ناز و زیباییه و خیلی هم خودشو میگیره(این که تو همه دخترا هست🤦🏻‍♂️😐)

نفر دهم هم اسمش امینه که رفیق محمد و درواقع مشاور محمد در مسائل مختلفه و هروقت محمد حالش گرفته س میره پیش امین(البته نا‌گفته نماند که محمد هم مشاور خوبیه برا امین)

خب اینم از معرفی شخصیت های داستان یک طرفه امیدوارم‌خوشتون بیاد از داستان داستان هم چند‌پارت چند پارت مینویسم و منتشر میکنم

خیلی ممنون‌که نگاه گرم‌تو به تست من دادی امیدوارم زندگی سرشار از عشق و محبت در کنار خانوادتون داشته باشید قربان شما خدافظ😁👋