با آلارم گوشی بیدار شدم. ساعت 9 بود. دوش کوتاهی گرفتم و بعد صبحانه لباسامو پوشیدم و موهامو بالا بستم. از مامان خداحافظی کردم و تاکسی گرفتم. یه هفته دیگه کریسمسه! حدود دو ماهی از تولد جونگ کوک میگذره و تو این مدت کم و بیش و حال جیمین بهتره! گاهی وقتا بد میره تو فاز غم و فقط باید یکم اسکول بازی دربیارم تا آقا حالش خوب بشه! رابطه اش باهام صمیمی تر شده! هرچند که من اینو دلیلی برای بالا رفتن ضربان قلبم وقتی یه کاری انجام میده یا نزدیکم میشه نمیدونم. با وایسادن ماشین،از افکارم خارج شدم و به سمت در خونه رفتم و بعد از فشار دادن زنگ طبقه سوم منتظر وایسادم تا در باز بشه. در باز شد. امروز هانا ناهار من جیمین و تهیونگ رو دعوت کرده بود. برای آخرین بار نگاهی به تیپم تو آینه انداختم و زنگ در رو فشار دادم و این سری در با صدای خنده باز شد. خب قطعا این صدای خنده متعلق به هانا خنگ خودمه
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
48 لایک
میگم پارت ۱۹ رو قبلا خوندم بودش الان کجاست؟
پارت ۱۹ یه دور پاک شد بخاطر همین دوباره گذاشتم.
بین پارت ۲۲ و ۲۳ هستش
بچه ها بیاید شورش کنیم
بزار پارت بعدووووو
اخه لعنت ب این زندگیییی چرا باید همچین جای حساسی کات کنی دیگه عم پارت نزاریییییییییییی عرررررررر
حاجی کجایی زنده ای؟
پارت بعدی چی شد؟
نمیزاری؟
ادمین زندهای؟
پارت بعددددذذذذددددذدذدددد
چرا نمیاد؟////:
😂😂😂
خوشت میاد مارو حرص میدی؟////:
داداش انقدر پارت بعد نزاشتی دیشب خواب دیدم پارت 22 اومده.. ینی در این حد دیگه... 🌚
خدا وکیلی؟😂 یعنی انقدر بهش فکر میکنی؟
بلهههه پس چیییی🌝در این حد ک خوابشو دیدم🌝
تا فردا نیاد میرم بلاگ میگم بیان کامنتارو بترکونننننننن🌚🌚🌚🌚