شعر های زیبا حکایت حالمان میشوند

محبت در گران است به هرکس نده ❌ پر طاووس🦚قشنگ است به کرکس🦃نده❌

یکی بود مشهور و با وقار در حسرت معمولی شدن یکی بود فقیر و حقیر در حسرت پولدار شدن

دوست ان است که گیرد دست دوست در پریشانی و در درماندگی

گر گیرد کسی دست من نباشد کسی جز دست من

یکی بود که خورد و نیاندوخت دیگری ان بود که اندوخت و نخورد

انکه با ما خندید که دوست نبود انکه با ما گریه کرد دوستمان بود

همیشه مراقب نمک زندگیت باش بدون زعفران هم میشه غذا پخت

پایانننننن