ترسناک ترین داستان های جهان

اینا خیلی ترسناک واقعا شب نمیزاره بخوابید لایک کنید تا بیشتر بزارم ❤️

یه تبلیغ تلويزيونی هست که یک یارو هست که به طوری که بدنش از بستنی هست داره از بستنی ای که از جمجمش ساخته شده رو میخوره برین توی گوگل سرچ کنین Baby little Ice Cream برانون ویدئوش رو میاره خیلی خفنه البته که تبلیغ بزن اسلاید بعد باحال تر میشه

یه ویدئو هست که اگه بزنین آواز مانکن داخل گوگل براتون میاره من سر این داستان خوابم نبورد خود ویدئوش خیلی وحشتناکه ولی یه داستان دارک تر پشتش داره اینه که اینا یه سری آدم ربا بودن که اومدن یه دختره رو گرگان گرفتن و در حالی که داشتن شکنجش میکردن از جیغ داد هاش یه آهنگ ساختن که این آهنگ رو اون مانکن داره میخونه آه و اینکه خیلی ها میگن اون ربات هستش راستش درست نمیدونم چیه ولی بعو لباس اون مانکن سیاه میشه میگن که وقتی لباس سیاه پوشیده وقتیه که اون دختره مرده آخر ویدئو هم یک باغچه رو نشون میده و بعد ویدئو قطع میشه داستانش اینه که وقتی پلیس ها به اونجا میرن میبینن که یک جسد زیر خاک همون جایی که آخر ویدئو نشون داد هست که جسد همون دختره هست حالا برین داستان کامل ترش رو از توی گوگل ببینین البته درست گفتم خیلی وحشتناکه تا چند روز آهنگش از سرم بیرون نمیرفت

بعدی راجب یک نیمی هست که فکر کنم خیلیا تون دیدین که میگه حمود حبیبی حمود حمود حبیبی پشت این میم یه داستان وحشتناکی هست که اینجوریه که این پسره یه داداش داشته و مامان و بابا، باباش میمیره فکر کنم سکته میکنه نمیدونم و مامانش خیلی ناراحت میشه و افسردگی میگیره داداش بزرگش که می‌رفته سر کار یه روز میاد خونه و روی تخت دراز میکشه و وقتی اون پسره که میاد بیدارش کنه میبینه که سکته کرده مرده بعد با خودش میگه اگه به مامانم بگم ممکنه سکته بکنه و اون هم بمیره این میاد صدای خودش رو ضبت میکنه میگه حمود حبیبی حمود که مامانش فکر کنه اینا دارن با هم بازی میکنن وقتی صدا رو ضبت کرد پخشش کرد و داداشش رو با فرغون میبره بیمارستان بعد اینا که کاری از دستشون بر نمیاد با همون فرغون داداشش رو میبره داخل خونشون بعد دیگه مجبور میشه به مامانش بگه مامانش هم سکته میکنه میمیره

امیدوارم تا اینجا خوشتون اومده باشه لایک بده به من❤️و توی کامنتا بگو که بازم از اینا بزارم یا نه