فرشته منP4

ساعت ۲ و ربع صبح به قبرستون رسیدیم .... ☆چرا اومدیم اینجا... ♧خب من میخوام یه سری چیزارو بهت نشون بدم ... ☆چی رو میخوای بهم نشون بدی؟ ♧بیا اول بریم یه قبر بِکَنیم ☆قبر؟ ♧آره بیا این بیل و بگیر ..... شروع کردیم به کندن قبر نزدیک یکساعت و نیم درحال کندن قبر بودیم تا جایی که حسابی قبر گود شد ..... بیل انداختم روی زمین و عرق صورتم رو پاک کردم‌‌......

☆منو اوردی اینجا کار بکشی ازم؟؟ ♧منم باهات کندم دیگه تازه از تو بیشتر کندم... ☆دروغ نگو من جای سختشو کندم ♧بی خیال....... ☆این قبر کیه؟ ♧قبر تو ☆حدس میزدم...): ♧من باید ارزش زندگی کردن رو بهت یادآوری کنم باشه؟خودم دوست نداشتم تورو بیارم اینجا تا یه قبر برای خودت بِکنی.. فقط میخوام الان نظرتو درباره مردن بدونم....بنظرت زندگی کردن قشنگ تر از این نیست که تو این گودال کوچیک باشی.... ☆مگه بعد از مرگ روح از جسم خارج نمیشه من فقط جسمم اینجا میمونه نه خودم.... ♧یعنی تو نمیخوای تا فرصت زندگی کردن داری ازش استفاده کنی؟؟ می خوای با دستای خودت ،خودتو بُکُشی؟؟

☆پسر خوب ، تو داری تو غالب یه فرشته زندگی میکنی تو واقعا نمیتونی درک کنی زندگی کردن برای من چقدر سخته.... ♧زندگی کردن سخت نیست تو خودت داری زندگیتو برای خودت تلخ میکنی... توی زندگی همه ی ما باجه های زمانی خوب و بدی هست...تو الان تو بدترین قسمت زندگیتی شاید دوسال دیگه تو بهترین قسمت زندگیت باشی میخوای شانس خوشحال بودنو از خودت بگیری؟؟؟ ☆اگه من بمیرم چه اتفاقی برای تو می افته؟ ♧همون اتفاقی که برای موجودات دیگه می افته تناسخ پیدا میکنم ... ☆تو زندگی بعدیت انسان میشی؟ ♧به احتمال زیاد.... ☆من چی؟ تو زندگی بعدیم چی میشم؟ ♧من که حدس می‌زنم یه گراز وحشی بشی ☆هویییییی😒 ♧ببخشیددد😉😅

♧یالا بجنب بابد بریم.... ☆کجا؟ ♧میخوایم بریم به یه خیابون معروف معمولا اکثر مردم عشق زندگیشونو یه بار اونجا میبینن میخوایم بریم عشق زندگی تو رو پیدا کنیم..البته به روایتی میریم پسرای خوشتیپ رو دید بزنیم... ☆لعنتی....

حدود ساعت ۴ و ربع به یه خیابون رسیدیم فکر میکردم اونجا یه خیابون شلوغ باشه که زوج های چندش میان باهم قرار عاشقانه میزارن ولی نه یه خیابون معمولی و خلوت بود خیلی عجیبه که انسان ها میتونن تو همچین خیابونی عشقشون رو پیدا کنن....من که به این چیزا باور ندارم...

رفتیم و روی یه نمیکت نشستیم..... ♧آقا امشب خیلی خلوته که.... ☆مهم نیستا اینجوری بهتره ♧از بچگیت همینجوری بودی از جاهای شلوغ خوشت نمیومد. ☆تو از بچگی منو زیر نظر داری؟؟ ♧نه من از بچگیت پیشتم و هر روز شاهد بزرگ شدن تو بودم و میخوام باشم... تو یه دختر عادی نیستی تو متفاوتی و همیشه تو زمان و مکان اشتباه هستی من میخوام این وضعیت و درست کنم تا تورو دوباره خوشحال ببینم ☆این خاصیت منه که اشتباه باشم من حتی وجودم اشتباه بزرگیه........