
{گذشته همان حقیقت تلخ فراموش شده است} *لیسونا* مگه می تونستم فراموش کنم.آتسوشی دختری که همسرم وارد خونه امون کرد. من ازش متنفر بودم ولی مجبور بودم. اون این دختر را دزدید تا ازش در برابر فساد خانواده واقعیش مراقبت کند. اون نمی خواست آن دختر مثل مادرش تو اون خانواده تباه شود. حالا من اون رو بعد از مرگ همسرم دور انداختم. چون خون قاتلش رو تو رگ هاش داشت. ولی اون پیرمرد ازم میخواست که ازش مراقبت کنم و من زدم زیر قولم. حالا بعد از خبر اون پسره قسم خوردم آرزو همسرم رو برآورده کنم: خوشبختی آتسوشی! داد زدم:(اون دختر لیاقتش از تو بالا تره) (تو چی میگی پیرزن؟ اتسوشی عاشق منه مگه نه؟) نمیخواستم این کار رو کنم ولی میله فلزی را به سرش کوبیدم. (مامان؟؟) (بیا فقط از اینجا بریم.) (من نمیام) (هان؟چی؟) (من باید با خون فاسد تو رگام کنار بیام،من لیاقت آکو رو ندارم ) (خفه شو آتسوشی!) *آکوتاگاوا* وقتی پیام لیسونا رو دیدم تا اونجا دویدم. یک خانه بزرگ و متروکه! با رسیدن به در باز شده ، به آتسو نگاه کردم که دست لیسونا رو پس زد و گفت:(من
باید با خون فاسد تو رگام کنار بیام،من لیاقت آکو رو ندارم. ) رفتم جلو و داد زدم:(خفه شو آتسوشی!)(آکو؟) (تو تعیین نمیکنی کی لیاقت داره یا نه!) (اما من از خون دشمن توئم! تا وقتی من باشم تو آسایش نخواهی داشت!) (برام فرقی نداره!) (سرنوشت من همسر کیویکو بودنه) (با هم سرنوشت رو عوض می کنیم) (سرنوشت قابل تغییر نیست ) (ولی من تو رو میخوام) (فکر کردی من نمیخوام؟ ) (آتسوشی...) (چرا عین قبل ازم متنفر نمیشی؟ آینده ما دست ما نیست) تحمل نکردم و اون رو محکم تو آغوش کشیدم. (وقتی میگم خفه شو یعنی خواسته های تو در کار نیست!) (آ...آکو...هق هق ) (نگران هیچ چیز نباش!) *آتسوشی* میخواستم بیشتر حس کنم ولی با صدای یک نفر از هم جدا شدیم.(دست های کثیفت رو از آتسوشی جدا کن) درسته فئودور بود! خنده ی بلندی کرد و گفت :(اون مال تو نیست!) (شرمنده اینجا حرف حرف تو نیست) (بیخیال اون نامزد یکی دیگه است ) (من باطلش میکنم) (اون فقط با مرگ کیویکو باطل میشه) (خب الان مرده) همه جا سکوت مطلق شد.
این حرف، حرف لیسونا بود. آکو با ترس پرسید:(مرده؟) (آره من کشتمش ! تقصیر منه ،به پلیس هم زنگ زدم ،حرفی هست برای گفتن؟) فئودور با خشم گفت:(تو به چه جراتی کشتیش؟) (کشتمش دیگه! کشتمش چون داشت دخترم رو اذیت می کرد) (اون دختر تو نیست!) (همسر احمق من فقط نمیخواست این دختر مثل مادرش تو فساد شما ها گیر کنه! نمی خواست این دختر فاسد بشه!) (تو...) (من هیچ وقت دوستش نداشتم ولی باید وانمود می کردم مادرشم! من یک مادر بد بودم! من فقط از آتسوشی متنفر بودم که عشق شوهرم رو دزدید! ولی الان نه! کسی عشق کسی رو ندزدید! در حقیقت من بودم که باعث شدم شخصیت آتسوشی خرد بشه!) چشمام پر از اشک شد:(این حرف رو نزن مامان!) (چطور بهش میگی مامان؟ اونا تو رو دزدیدن! بخاطر اونا مادر واقعیمون مرد و ورشکست شدیم) (نه فئودور ! تو این کار را رو میکنی بخاطر هانا! ولی هانا با این کارها خوشحال نمیشه) (خفه شو دختره ی...) صدای ضربه ای همه جا رو پر کرد. (لوسی؟) دختری که خون فئودور روش پاشیده بود. (شما دوتا کبوتر عاشق فرار کنید ! منتظر چی هستید؟) (اما تو لوسی...) (خب من دوست افتضاحی بودم! بهت حقیقت رو نگفتم. حالا بذار من و لیسونا حسابمون رو با این دوتا آشغال صاف کنیم)
(اما لوسی...) (اینقدر اما اما نکن. هوی !کلاغ خان این ببر کوچولوی ما رو ببر ) آکو دستم رو محکم گرفت و شروع به دویدن کرد.*چویا* چرا جواب تلفن هاشو نمی داد؟ با خشم گفتم :(دازای!) (چیزی شده چویا؟ )(آکو حواب تلفن هاش رو نمیده) (احتمالا سرش شلوغه ) دوباره اون سکوت مرگبار . از استرس یک لیوان دیگر قهوه خوردم. دازای نگاه کردم و بعد گفت:(کافئین زیاد برات ضرر داره) (لطفا دخالت نکن)(چویا) از روی مبل بلند شد و قهوه را از دستم کشید . (تو چیکار به کار من داری دازای؟) (من...) (دازای تو منو عذاب میدی!) (اما...) (چرا نظرت عوض شد؟من که همونی بودم که بودم ولی تو منو مقصر کردی ! مقصر مرگ عشق قبلیت کردی)(چویا من دوستت دارم) (دازای من...) (تو چی؟) (میخوام دوستت داشته باشم ولی عاشقتم ) (هان؟) (من عاشقتم) *دازای* این همون چویای رک بود که سه قرن یکبار گریه می کرد؟به زور احساساتش رو به زبان میاورد؟به سینه فشردمش و گفتم (متاسفم،متاسفم)محکم بغلش کرده بودم.(منم عاشقتم چویادیگه اینکار رو نمیکنم،اینکار رو نمیکنم،قول میدم) {پارت بعدی پارت آخره بعدش فیک آنیا و دامیان شروع میشه ،ببخشید که دیر شد دست من نبود}
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود
مرسی
بعدی کی میاد؟
امشب یا فردا صبح
عالی بود
_منم یبار تا یح هفته تستم تو بررسی بود...😂
مرسی
من سوابقم تو این موضوع ۵ روزه بود
عاااااااالییییییی
مرسییییییی
عالیییییییییییییییییییییییی عالیییییییییییییییییی
عالیییییییییییییییییییییییی عالیییییییییییییییییییییییی
واقعا عالی بوددددد
مرسیییییییی
ممنونممممممم
خیلی خوب بید
ممنانممممم
بالاخره
اومد آرههههههه
اره اومد