ناظر بنشر♥
(تا حالا جین ویو نداشتیم فکر کنم پس میخوام جین ویو بذارم)صبح اولین روز هفته:جین ویو:صبح ساعت 4 یه صداهایی باعث شدن بیدار بشم متوجه نشدم از کجا اومدن پس صبحانه رو اماده کردم و اعضا رو بیدار کردم ما باید میرفتیم تمرین ارو بعدالظهر میاد،همه بیدار شدن به غیر از شوگا پس دوباره رفتم تو اتاقش من:«یونگی پاشو دیر میشه ها» یونگی:«.....» عجبا من:«پاشو دیگه» یونگی:«اومممم» من:«من میرم توعم بیا دیرمون میشه» داشتیم صبحانه میخوردیم که تلفن زنگ خورد نامجون جواب داد. نامجون:«بله؟....اخه.....باشه....خدانگهدار» جیمین:«کی بود چیشد؟» نامجون:«هیچی گفتن ارو باید بیاد» تهیونگ:«مگه ازمون نداره؟» ارو:«سلام پی دی نیم بهم گفت که باید بیشتر حواسم به گروه باشه صبح ها میام مرین بعدا درس میخونم» هوسوک:«حالا چی میخونی؟» ارو:«😐میخوام پرستاری بخونم» جین:«باشه فعلا بخونید اه میگم بخونید،بخورید بریم دیر میشه» کوک:«هیونگ چرا امروز فقط میگی دیر میشه؟» جین:«غذات رو بخور»
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
7 لایک
عالیییی
مرسی
عالییییی بودددددد😄
💜💜
تو اونی تو دنبال میکنییییییی؟؟؟؟😐😂
عالیییی بودددد
❤💜
عالیی بودد
❤💜❤