10 اسلاید صحیح/غلط توسط: Unknown انتشار: 2 سال پیش 55 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
یونگ مین و سوجین حسابی با هم جور شده بودند و وقتی پیش هم بودند احساس خوبی داشتند . و با هم خوش میگذراندند.. از وقتی که هم را پیدا کرده بودند ،دیگر هیچ کدامشان احساس تنهایی نمیکردند چون همدیگر را داشتند و حسابی هم دیگر را دوست داشتند ... تا اینکه..........
آن روز تلخ فرا رسید ... ساعت نه و نیم بود.... و فقط زمان کمی تا نیمه شب مانده بود.. وقت زیادی نداشتند .....یونگ مین دلش میخواست در این زمان کوتاه پیش سوجین باشد چون هیچ راهی پیدا نکرده بود.... و خوشحال بود که با سوجین ملاقات داشته .. ولی سوجین در فکر بود .. او میخواست راهی پیدا کند .. . تا بتواند خودشان را نجات دهد ..اون هیچ کس را نداشت و اصلا دلش نمیخواست یونگ مین هم از دست بدهد..
ساعت نه و پنجاه و هفت دقیقه بود و سوجین روی پشت بام نشسته بود و درمورد شروط قرارداد فکر میکرد... تا راهی به ذهنش رسید او با خودش گفت..
اگه من بمیرم نمیتونم آرزو کنم دنیا نابود بشه ولی خواسته قلبیم برآورده میشه چون وقت اینو نداشتم که آرزو کنم.. ولی اگه خودم خودمو بکشم جواب نمیده .. ولی اگه یکی منو بکشه مشکل حل میشه و خواسته قلبیم برآورده میشه...
او بدون اطلاع یونگ مین پا به فرار گذاشت ..چون میدانست یونگ مین با همچین خواسته ای موافقت نمیکند....
او میدانست چه کار کند و پیش کی برود .. برادر یونگ مین از قرارداد خبر داشت و دلش میخواست یونگ مین بمیرد پس سوجین باید پیش کسی میرفت که یونگ مین برایش با ارزش باشد ... یاد فرشته ای افتاد که آن روز با یونگ مین به ملاقاتش رفته بود .. پس تصمیم گرفت پیش آن برود و از او تقاضا مرگ کند......
♡ سلام من سوجین هستم .. اون روز با هم ملاقات داشتیم . دوست یونگ مینم...
○بله درسته... چرا اومدید اینجا؟؟؟وقت زیادی براتون باقی نمونده...
♡میخواستم ازتون درخواست کنم منو بکشین
○ببخشید؟... میتونم دلیلشو بپرسم؟
♡اگه من بمیرم قبل از مرگم خواسته قلبیم برآورده میشه ولی اگه خودم خودمو بکشم قبول نیست ..اما اگه یه شخص دیگه منو بکشه ..مشکل حل میشه
○یونگ مین میدونه که میخوای خودتو بکشی ؟
♡مگه تو نمیخوای دوستت زنده بمونه خب دیگه مشکلت چیه؟
○اینطوری قطعا منو نمیبخشه
♡مهم اینه که زنده بمونه پس منو بکش..
○فکر نمیکنم کار درستی باشه .. لطفا برو و از وقتت خوب استفاده کن...
سوجین تصمیم گرفت به برادر یونگ مین زنگ بزند و به بهونه حرف زدن اورا به کوه بکشاند...
♡سلام میخواستم باهات حرف بزنم...
□بگو ببینم چی شده!!! الان نباید منتظر مرگ یونگ مین باشی؟ نکنه از من کمک میخوای ؟
♡من چرا باید از کسی که عقده فرشته شدنو داشت کمک بخوام؟؟
□دهنتو ببند چطور جرات میکنی؟؟میبینم شجاع شدی....
♡ هم شجاع شدم هم عاقل کسی که هیچی واسه از دست دادن نداره چرا باید بترسه؟
□تو هنوز جونتو داری . میخوای ازت بگیرمش؟؟
♡اگه میتونی بیا بگیر....
□تو چت شده .. فکر کردی میتونی از من فرار کنی؟
♡خب اگه نمیتونم چرا وایستادی پس بیا منو بکش..
سوجین میخواست برادر یونگ مین را تحریک کند تا دست به قتل او بزند و برای همین کلماتی را به زبان میآورد که او را خشمگین کند...
سپس جونگ وو شمشیری در دستش ظاهر شد .. که مانند آتش سرخ بود و آن را در قلب سوجین فرو کرد... و سپس آن را درآورد
سوجین که روز زمین افتاده بود و خونش جاری شده بود با سختی دهن وا کرد..
♡فکر کردی منو شکست دادی ؟؟ با اینکاری که کردی منو به تمام خواسته هام رسوندی...
ناگهان صدایی وحشتناک از پشت جونگ وو آمد ..صدای یونگ مین بود .. یونگ مین سپس شمشیری مانند شمشیر جونگ وو در آورد که مثل یخ آبی بود و در قلب جونگ وو فرو کرد.
نگاه جونگ وو پر از اشک بود .. چرا؟چون برادرش این باز دیگر او را کشته بود..
☆این دفعه دیگه میمیری و به جایی میری که بهش تعلق داری...
☆سوجین حالت خوبه.. لطفا طاقت بیار ..میبرمت پیش یه نفر تا حالتو خوب کنه .فقط طاقت بیار
♡ناراحت نباش اگه من بمیرم طلسم باطل میشه...
☆اون مهم نیستش...
♡چرا مهمه اینطوری تو زنده میمونی و چون من خواسته قلبیم اینه که پیش تو باشم .. دوباره تناسخ پیدا میکنم .. و تو زندگی بعدیم پیدات میکنم....
☆نه ..زندگی بعدی چرا .. همین الان باید حالت خوب شه
♡لطفا آروم باش اشکالی نداره خب ؟ فقط دوباره منتظرم بمون تا برگردم...
سپس چشمانش را بست و به خواب ابدی فرو رفت..........🖤🖤🖤
این آخر داستان بود؟؟ شاید همه انتظار داشتند یونگ مین جان خود را برای سوجین فدا کند ، حتی یونگ مینم همین انتظار را داشت ،ولی سوجین در لحظه آخر با سرعت به جلو رفت و برای یک بار در زندگیش تصمیمی گرفت که از انتخاب آن تصمیم پشیمان نبود.........
ساعت از ۱۲ گذشته بود و بدن بی جان سوجین در دستان یونگ مین تبدیل به خاکستر شد و به طرف آسمان رفت......
یونگ مین دوباره تنها شده بود و دیگرباره عشق زندگیش را از دست داده بود.....
آیا اینکه یونگ مین دوباره میتواند با سوجین ملاقات داشته باشد مشخص نیست شاید سه روز ، سه ماه، سه سال ، سیصد سال
طول بکشد که سوجین دوباره به زندگی برگردد ..
ولی طبق آینده ای که یونگ مین پیشبینی کرد معلوم شد سوجین یک سال دیگر در همان آبشار جادویی ظاهر میشود و دوباره آن آبشار تبدیل به گل میشود... و آنها تا سال هایی زیاد کنار هم زندگی میکنند.. یونگ مین سیصد سال منتظر سوجین بود در مقابله با آن یک سال زمان کمی بود و او میتوانست هر روز منتظر او باشد تا برگردد........
پایان🖤🖤🖤🖤
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
8 لایک
عالییی کی پارت بعدی میاد؟)
تموم شد دیگه بعد یک سال که یونگ مین منتظر سوجین موند به هم رسیدن....
البته سوجین بهخاطر اون آرزویی که کرده بود به عنوان یه موجود ماورایی متولد شد و به همراه یونگ مین زندگی جاودانه داشت.
منظورم اینه فصل بعدی نداره؟🙂🙃
نوچ🙃
عرررر