زندگیم به عنوان منیجر بی تی اس۳

کوک:من نگران تو نیستم نگران خودم و بقیه هیونگامم نامی: کوک بس کن اون از تو بزرگتره باید بهش احترام بزاری جیمی:اره کوک تو حق نداری به بزرگتر از خودت توهین کنی کوک:باشه باباا همش ۳ ساله بزرگتره ته ته:خیلی زیادیه از من و جیمینم فقط ۱ سال بزرگتره ولی بهش احترام میزاریم کوک: باشه فهمیدم - مشکلی نیست پسرا  به هر حال من باید تا شب اینجا باشم شوگا:اگه حالت بده میتونی بری خونه -نه خوبم مشکلی نیست (ات رفت نشست رو مبل و گوشیش رو در اورد شروع کرد با داداشش چت کرد علامت ات- علامت داداشش^) -سلام داداش ^سلام خوشگلم خوبی؟ -مرسی تو خوبی؟ ^اره عزیزم چخبر روز اول کاری خوبه؟ -اره خوبه داداش راستش دوباره حالم بد شد و سردر گرفتم نمیدونم تا کی میخواد ادامه داشته باشه ^ای بابا خب برو دکتر -هومم حالا فردا میرم مزاحمت نمیشم بای ^باشه خوشگلم بای (پایان چت

(هنذفری رو گذاشت تو گوشش و اهنگ گوش کرد) (۴ ساعت بعد ساعت ۱) ات بیدار میشه میفهمه خوابش برده خونه سکوت کامل بود بدون سر و صدا میره تو اشپزخونه و شروع میکنه به درست کردن غذا حدود ۱ ساعت بعد میزو میچینه   و بقیه رو از همون پائین صدا میزنه -پسراااااااااا همه اون لحظه اومدن پایین -خوش اومدین بفرمائید غذا گوشی ات زنگ میخوره -الو کارن:هایییی عشقممممم  -های عزیزم چخبر چیشده؟ کارن:هیچی کارل یه بسته برات فرستاده به من گفت که برات بیارمش ادرس بده تا بیام -باشه عشقم بای کارن:بای (ویو جین به پسرا همون لحظه که ات شروع به صحبت میکنه) جین:میگما مگه نگفت دوست پسر نداره؟ نامی:چرا گفت جین:پس با کی حرف میزنه هوپی:به تو چه جین بیخیال اومد -خب پسرا غذاتون رو بخوردید دیگه منتظر چی هستید شوگا:منتظر تو -ممنون ات نشست و همه مشغول خوردن غذا شدند ولی ات فقط با غذاش وز میرفت تا اینکه زنگ خونه خورد و کارن اومد بالا

کارن:سلام خوشگلم -سلام عزیزم خوبی؟ کارن:مرسی بیا این بسته -مرسی عزیزم نمیای تو؟ کارن:اگه یه نسکافه برام درست کنه چرا که نه -😂باشه بیا تو کارن:اوکی سلاممم به همگی -کارن اروم تر میکروفن قورت نده کارن:اخه وقتی تو پیشمی مگه میتونم انرژی نداشته باشم؟ -مخ نزن چاپلوس😂 کارن:فهمیدی میخواستم چاپلوسی کنم؟ -اخه من اگه تورو نشناسم به درد لای جرز میخورم که کارن:راست میگی😂 شوگا:سلام شما؟ -پسرا این کارن دوست صمیمی من تا اینجا اونده بود یچیزی برای من بیاره گفتم لیاد براش یچیزی درست کنم *سلام خوشبختیم کارن:منم همینطور

-کارن ناهار میخوری یا برات نسکافه دریت کنم کارن:نه عشقم همون نسکافه ناهارو با کارل خوردم برام رامن درست کرد😂😂 -دفعه ی دیگه بیا پیش خودم برات هرچیزی بخوای درست میکنم کارن:مرسی عزیزم بعد درست کردن نسکافه میدش به کارن کارن:مرسی خوشگلم -خواهش پسرا غذا خوب بود؟ جیهوپ: اره مرسی ولی خودت هیچی نخوردی -ها من کارن:نکنه دوباره شروع شده؟ -اره کارن:باید بری دکتر به میکائیل گفتی؟ -اره گفتم فردا میرم دکتر کارن:بای  بیشتر مراقب خودت باشی باشه خوشگلم؟ -باشه کارن:باشه خدافظ خدافظ همگی *خدافظ -خدافظ (منم همینجا خدافظی میکنم تا پارت بعد)