عشق در نگاه اول p5

تهیونگ رفتو با چن تا نودل برگشت در حال خوردن نودل بودیم که تلفن شوگا زنگ زد با ناراحتی گفت نهههه😭😭😭 شوگا: الو.... و چنان د.اد.ی از پشت گوشی اومد که گوش اتاق بقلی هم د.ر.د گرفت.جین(داداش شوگا) کجایی د.ر.ب.ه.د.ر شده از دیشب هرچی زنگ میزنم جواب نمیدی کجایی نمیگی ن.گ.را.ن.ت میشم ناه دوز دنت س.ر.ی.ع م.ی.ای خونه اگه تا ۵ دیقه دیگه خونه نباشی با یاتسد خودم تفخ میکنم کلمه هارو برعکس بخونید.شوگا: اه باز تو ریگ دادی کار دارم

با دوستامم. جین: باز رفتی پیش دوستای تدرگلو مگه متفگن دیگه با اونا درگن ناه؟ چرا کسی به حرفم گوش نمیده؟ شوگا: پیش اونا نیستم اون دختر که بهت گفتم برام لباس خرید پیش اونو دوستاشم. جین: یریمب فقط پات برسه خونه مراد تارب. شوگا: باشه گوشم د.ر.د گرفت بای🙃🙂جین:وایس....بوق بوق بوق و شوگا تلفنو قطع کرد. من: اگه داداشت هتنارگن برو پیشش. پیش من بچه ها هستن. شوگا: نه نفس ناج دیگه هتسخ شدم یه ماهه تو خونه مسبح کرده.

میگه میخوام دیگه با اون دوستات یدرگن اونا تورو از ر.ا.ه ب.ه د.ر میکنن و اینجور حرفا. من: خب داداشت دوست داره و نمیخواد تو از ر.ا.ه ب.ه د.ر شی میخواد سالم بمونی.هلیا: نفس راس میگه داداش منم هرروز بهم زنگ میزنه و بهم سفارش میکنه مراقب خودم باشم. بعد با نهد پ.ر گفت ولی خدایی نودله خیلی خوشمزس و هممون خندیدیم شوگا: باشه پس من میرم این شمارمه اگه کار داشتی بزنگ. من: ممنون و سیوش کردم یه تک زنگ بهش زدم تا شماره منو داشته باشه و رفت. پرستار اومد تو اتاق.....

فالو کنید لایک فراموش نشه بعضی کلمه هارو برعکس نوشتم که پستم ثبت شه و رد یا شخصی نشه دوستون دارم بابای