اینم از پارت۲
بیان دنبالمون و مارو ببرن به لیسا کمک کردم لباساش رو بپوشه وقتی که کوک رسید ما رو بردن خونه ی خودمون و من و جنی و جیسو همش حواسمون به لیسا بود بعد چند روز متوجه شدیم که یکی به لیسا سنگ پرت کرده بود برای همین بیهوش شده بود اما اون زمان خون ریزی نداشت چند روز بعد ..........
کوکی=به لیسا زنگ زدم و ازش خواستم که باهم قرار بزاریم و اونم حالش خوب شده بود برای همین قبول کرد میترسیدم بهش بگم میترسیدم ردم کنه برای همین از نامجون کمک خواستم .... کوکی=نامجون چجوری باید به لیسا درخواست ازدواج بدم ؟ نامجون=تهیونگ و شوگا بدویین بیاین کاری از دستم بر نمیاد تهیونگ و شوگا= چیکارمون داری؟ نامجون=کوکی میخواد به لیسا درخواست ازدواج بده 💏
بقیه اعضا=😱😱😱😱 تهیونگ=برو اینجوری بگو(در آوردن یک کاغذ از جیب شلوارک😋) تهیونگ= لیسا عشق زندگیم ای دلیل زنده بودنم ای رویای من ای ماه تابانم ای خورشید درخشانم آیا همدم من میشوی ؟ شوگا=😂😂😂این چیه دیگه ببین اینو بگو (در آوردن کاغذ از جیب شلوارک🙄) شوگا=لیسا ای عشق من نفسم جیگرم باربی من با من ازدواج کن وگرنه خودم رو با همین اسلحه ای که در دست دارم میکشم 😁 نامجون=😑واقعا که به نظرم جیمین از هممون بیشتر میدونه چون خودش نامزد داره الان بهش میگم بیاد نامجون=جیمین بیا که محتاجیم بهت 🥺🥺😪😢
جیمین= اومدم جیمین= خب فردا میری دنبالش باهم صبحونه میخورین بعدش قدم میزنین بعدش ناهار میخورین بعدش میرین کافی شاپ بعدش شام میخورین بعدش تو این فاصله ی زمانی ماهم میریم لب ساحل شمع میچینیم بعد تو لیسا رو با چشمای بسته میاری و وقتی چشماش رو باز کرد بهش درخواست ازدواج میدی کوکی=عالیه
لایک و کامنت فراموش نشه😍😋
بای 😋
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
۳ سال گذشته پارت بعد رو نمیزاری؟
پارت بعدی رو کی درست می کنی ؟
پارت بعدی رو بساز لطفا
فقط نقشه ی تهیونگ و شوگا😂😂😂
پارت بعد نمی اد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
درحال بررسی هست
خدا رو شکر🤲