پله های تو جنگل...؟

سلام شوکولاتای من امیدوارم حالتون خوب باشه...اومدم تا بهتون راجب پله های توی جنگل بگم که به جایی ختم نمیشه...ینی ممکنه هنوز ساختش ناکامل باشه ولی اینطور نیس...قبل از اینکه بزنی بعدی پستو لایک کن چون قراره دستم بشکنه...

مردم توی هر جای جهان مثه برزیل پرتغال المان نروژ و خیلی جاهای دیگه ادعا داشتن که وسط جنگل یه سری پله دیدن که نه به جایی ختم میشه نه به جایی میرسه...یهو تموم میشه... این پله ها هم سنگی ان هم چوبی و هم فلزی...بعضیا شونم که کلا برعکسه...ترسناکه نه؟ بری وسط جنگل یهو ببینی یه سری پله هس که به جایی ختم نمیشه...

و اینکه دوستان این جنگلی که من میگم اصلا اون جاهایی که ما میریم نیستش...این پله ها 40 تا 60 کیلومتر وسط جنگل پیدا شدن ینی همون جاهایی که ما اصلا نمیریم...اکثر کسایی که گفتن از این پله های دیدن جز گروه جستو جوی افراد گمشده بودن (ینی میان کساییو که تو جنگل گم شدن میگردن پیدا میکنن)اولین کسیم که راجب اینا حرف زده عضو همون گروها بوده...

گفته وقتی تازه عضو گروه شده بود و وقتی داشتن دنبال یکی میگشتن وسط جنگل یه پله کان خالی میبینه..میاد ازش بره بالا که بقیه اضا صداش میکنن و بهش میگن ماهم از این پله ها خیلی دیدیم ولی هیچوقت،هیچوقت نباید ازش بری بالا..همین باعث بقیه هم بیان و داستانشونو بگن..ولی اونا اصلا از پله بالا نرفتن چون گفتن وقتی نزدیک اونا میشین یه حالت تهوع و سرگیجه و کلا یه حس بد بهتون دست میده که دلتون میخواد سریع از اونجا فرار کنین...حالا دوتا تئوری وجود داره که میگه این پله ها چه کوفتین..

تئوری منطقی تر اینه که اینا قبلا جز به ساختمون بودن که وسط جنگل رها شده بعدش ساختمون به مرور زمان از بین رفته ولی پله هاش مونده...ولی این تئوری یکم عجیب غریبه...چطور ممکنه یه ساختمون از بین رفته باشه ولی هیچ اجر و چیزی ازش نمونده باشه...؟ تئوری دوم میگه که اینا پله هایین به سمت یک بعد دیگه...و اونایی که تو جنگل گم شدن و هیچوقت پیدا نشدن از این پله ها رفتن بالا و وارد یک بعد دیگه شدن...وقتی یه نفر اون پله ها رو دیده و ازش بالا نرفته و رفته دوستشو بیاره که پله هارو به اونم نشون بده دیده دیگه پله ای در کار نیست و غیب شده...ینی هرکی که تاحالا اینا رو دیده فقط یک بار تونسته ببینتش نه چند بار...میگن چون اینا یه پرتالن به یه بعد دیگه فقط گاهی اوقات خودشونو نشون میدن و بعدش غیب میشد و دیگه ظاهر نمیشن...

خب بریم سراغ اونایی که پله هارو دیدن و رفتن بالا نفر اول میگه که اول که رفته بود بالا حس خاصی نداشته ولی وقتی رفته رو اخرین پله یهو همه صداها قطع میشه...حتی صدای باد...بعد میگه وقتی پایینو نگاه کرده یه مردیو دیده سر تا پا مشکی و با چشمای قلنبه مشکی داره نگاش میکنه....نفر دوم که یه جنگل بان فیلیپینی باشه میگه یروز تو جنگلی که مسئولش اون بوده (ینی طرف مسئول جنگل بوده) گم میشن و اون میره پیداشون کنه...که با دوتا پله کان رو به رو میشه...یکیش صاف و ساده بود و اون یکی طرح دار...ایشون یکی از اونا رو بالا میره تا دید بهتری نسبت به جنگل داشته باشه ولی بعدش یهویی یه سگ میوفته دنبالش اینم از ترس جونش پله هارو تا اخر میره بالا ولی وقتی بر میگرده میبینه که سگه نیست...بعدش پله هارو دوباره میاد پایین و بر میگرده...ولی بهش میگن تو اخراج شدی چون 5 سال پیش رفتی دنبال دو نفر بگردی و دیگه بر نگشتی ولی خود مرد میگه که فقط برای چند ساعت توی جنگل بوده

قسمت عجیبش اینه که این نگهبان تنها کسی نبوده که زمان رو از دست داده...خیلیا گفتن که به نظر خودشون فقط چندساعت تو جنگل بودن و از پله ها رفتن بالا ولی بقیه بهشون گفتن چندسال گم شده بودی...

داستان بعدی توی سوئد اتفاق میوفته که دوتا دوست به اسمای اکسل و آیزیک میرن جنگل بگردن که یهو یه پله میبینن از روی کنجکاوی هم میرن بالا و وقتی به اخرین پله میرسن یه صدای جیغ بلند میشنون اونام از ترسشون میرن پایین و فرار میکنن...ولی وسط راه اکسل وایمیسته تا یه نفسی تازه کنه ولی حس میکنه یکی زد روی شونش...اون فک میکنه ایزیکه ولی وقتی نگاه میکنه میبینه ایزیک از اون خیلی دور تر داره فرار میکنه..

اخرین داستانم مرببوط به دوتا جنگل بانه که داشتن توی جنگل راه میرفتن یهویی یه پله میبینن و یکیشون ازش میره بالا..وقتی میره رو اخرین پله دست میندازه یه شاخه درخت که نزدیکش بوده رو بگیره که یه چیزی دستشو قtع میکنه...

قبل از اینکه تستو تتموم کنیم بگم که من اگه قبلا تو جنگل یه پله میدیدم حتما ازش میرفتم بالا ولی الانو نمیدونم...تو بگو اگه وسط جنگل پله میدیدی میرفتی بالا؟؟