ناظر محترم و عزیز لطفا تایید کن
پلیسا اومدن یکی شون گفت ایست سر جاتون وایسید ادوارد گفت ولی ما ک دزد نیستیم دزد اونه !!! پسره اونجا نبود فرار کرده بود طلا ها رو ول کرده بود و پلیسا ما رو دزد میدونستن همه صدای اعتراضشون بلند شد یکی شون یه تیر هوایی زد گفت همه ساک باشید به هم کارش گفت بیاد و دست بند بزنه ادرین توی دلش: نمی تونم تحمل کنم ک خواطر جرم نکرده بریم زندان . ادرین با دو رفت طرف اون یارو ک میخواست دست بند بزنه با یه مشت سنگین ازش پذیرایی کرد داد زد بدو اید همه اولش شک شدن بعدش رفتن دنبالش و پشت بقیه پلیسا با فریاد کلمه ی ایست همه رفتیم سمت اون جایی ک ادرین رفت یه وَاَن اونجا بود(منظورم این🚌بود ولی مشکیش) سوار شدیم ادرین گازشو گرفت
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
25 لایک
عالییییی بود👍✨
عالییییییییی اولین کامنت
دمت گرم فعلا پر و پا قرص ترین ترفدارم خودتی عشقی ب مولا
ممنونم