🖤پرندگان شکاریp3💚

(هارلی و قرمزی به کلوپ جیمن میروند) 🥰هارلی: بیا اینجا، اینجا تقریبا اتاق منه..! 💜🤍قرمزی: باشه (قرمزی مینشیند و هارلی به سمت پیشخوان می رود) 🤍 هارلی: توام می خوری (آ. ب. ج. و)؟؟؟ قرمزی: امممم... نه! 🍄 هارلی: بخور دیگه بابا به خاطر من... قرمزی: باشه به خاطر تو💔 (هارلی برای خودش و قرمزی آ. ب. ج. ومی ریزد و انها را سر میز می آورد)

(هارلی و قرمزی لیوان هایشان را به هم می زنندو می خورند) 🩸 هارلی: بگو دیگه! قرمزی /:خبببب خونواده ی من توی ۵سالگی منو ترکم کردن و تنها بودم و 3تا فرشته منو بزرگ کردن ودر یازده سالگی قدرت آب و شرق رو به من دادن... هارلی: چی قرمزی: من می تونم آب رو کنترل کنم💧💧(قرمزی قلبی آب شکل را روی دستش پدید می آورد) اینطوری!! هارلی: wtf قرمز: ♡🤣🤣

هارلی گ: پس چی شد که اومدی رو زمین🌏💧 قرمزی: خبببب تو قلب هر انسان 2تا الماس سیاه وجود داره💎💎که تعداد جون آدما رو نشون میده.... من دوتا داشتم اما بازم می خواستم اما وسط دزدی از انبار الماس سیاد گرفتنم و به عنوان تنبیه منو به زمین فرستادند... هارلی:خب انسان ها فقط یکبار میمیرن... قرمزی: خب و باید اون یکی الماس که سالمه در بیاد و به یکی داده بشه تازه ادما اینارو نمیدونن اما می تونن جون خودشون رو اهدا کنن

هارلی: جالبه... (حال قرمزی بد میشود و شروع به بالا اوردن خون می کند) ....... اه میخوای. بقیشو بدونید باید منتظر پارت 4باشید...