ادامه:مثل صحنه های اسلوموشن فیلم ها بود.....البته برای من!
موقع پرت شدن احساس میکردم باد سرد گونه هایم را قلقلک میدهد.دستان سردی مرا محکم گرفته بود .پشتم به او بود و او را نمیدیدم.و بعد محکم به زمین خوردیم و همان لحظه دردی روی سرم حس کردم.سرگیجه گرفتم و اطرافم را به سختی میدیدم
چشم هایم تار شده بود و تصاویر محوی از یک مرد میدیدم و کم کم چشم هایم روی هم افتاد..........
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
15 لایک
کتابی ننویسی خیلی بهتر میشه..
خیلیا بهم گفتن کتابی بنویس وگرنه آمیانه بود......
چقد خوبههههمیکسطوپسکظ
🌺🌺💗💗💟💟
اوح ماي گاددددددددددددد قلبمممممممم
💔😹🌞🤍
🔮آینده ای در خواب (پارت2 )🔮
بیا توی پیجم و به داستانم ی سری بزن🤗
پارت بعددددییییی:))))
چشششمم🥺🥺🥺💗💗
پارت بعد اومد:)
محشرههههههههه
پارت بعد..پارت بعد😍😍😍😍😍👏🏻👏🏻👏🏻
تنکیییییی
پارت بعد اومد
عالییی بود👏🫐
پارت بعد👏🙂
تتتتتتننننننک
پارت بعد اومد:)